گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ این توصیف، در واقع اعترافی راهبردی است به اینکه ایران به منطق صنعتی نزدیک شده است.
نویسنده گزارش با استناد به اظهارات مدیرعامل یکی از شرکتهای خصوصی فعال در صنعت فضایی ایران، به هدفگذاری انجام بیش از ده پرتاب در ماه تا سال ۱۴۰۷ اشاره و می نویسد، دیگر تردیدی درباره اصل توان پرتاب ایران وجود ندارد و بحث به سطح نرخ پرتاب و مقیاس تولید منتقل شده است.
در صنعت فضا، این جابهجایی سطح بحث بسیار معنادار است. تا پیش از این، پرسش اصلی «آیا ایران میتواند پرتاب کند؟» بود؛ اکنون سوال به «چند بار و با چه هزینهای؟» تغییر کرده است. گزارش اندیشکده ایتالیایی دقیقاً در این نقطه ایستاده است.
خوانش اروپایی از بلوغ فنی ایران
اندیشکده ایتالیایی برنامه فضایی ایران را در مرحله «صنعتیسازی» میبیند و تأکید میکند که تهران اکنون چرخه کامل طراحی، ساخت، پرتاب و بهرهبرداری از ماهواره را در اختیار دارد. این ارزیابی، بهویژه از سوی یک نهاد اروپایی، اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا سالها روایت غالب غربی بر ناتمام یا وابسته بودن این چرخه در ایران تمرکز داشت.
اکنون مسئله اصلی ایران، نه دسترسی به فناوری، بلکه توسعه و تجاریسازی آن است.
همچنین گزارش با اشاره به موفقیتهای اخیر پرتابگرهای قائم و سیمرغ، نشان میدهد که ایران از پرتابهای آزمایشی عبور کرده و به سمت سامانههای تکرارپذیر حرکت میکند.
در واقع، بحث دیگر بر سر «داشتن پرتابگر» نیست، بلکه بر سر «تثبیت صنعتی» آن است – موضوعی که تنها درباره بازیگران جدی حوزه فضا مطرح میشود.
در بخش زیرساختها نیز، پایگاه فضایی چابهار به دلیل موقعیت جغرافیاییاش، مزیتی راهبردی برای دسترسی به مدارهای متنوع توصیف شده است. این توصیف فنی، در عین حال حامل پیامی ژئوپلیتیک است؛ ایران در حال گسترش دامنه عملیاتی خود و کاهش محدودیتهای جغرافیایی است.
چابهار در این روایت، بخشی از بازتعریف جایگاه منطقهای ایران در نقشه فضایی جهان معرفی میشود.
مهمترین بخش گزارش، اشاره به تنوع بازیگران سازنده ماهواره در ایران است – از نهادهای دولتی تا دانشگاهها و شرکتهای خصوصی. این تنوع، نشانه ورود به فاز صنعتی است؛ فازی که در آن تولید برای صورتهای فلکی (کنستلیشنها) جایگزین ماهوارههای تکنمونه میشود.
غرب بیش از هر چیز از همین تجاریسازی نگران است، زیرا پایداری مالی، درآمدزایی و نفوذ فناورانه را به همراه دارد – مولفههایی که مهار آنها به مراتب دشوارتر از پروژههای صرفاً دولتی است.
اندیشکده ایتالیایی صراحتاً راهبرد ایران را ارائه خدمات ارزانتر از رقبا میداند و آن را با تجربه موفق پهپادی ایران مقایسه میکند. این قیاس، شاید مهمترین اعتراف ضمنی گزارش باشد: الگویی که غرب در حوزه پهپاد دستکم گرفت، اکنون در بخش فضایی در حال تکرار است.
ایران در این روایت، نه به دنبال گرانترین یا پیشرفتهترین فناوری، بلکه به چالش کشیدن قواعد بازار با هزینه پایین است.
در بخش پایانی، گزارش به همکاری ایران و چین در پروژههای فضایی، از جمله مأموریتهای ماهپایه، اشاره میکند و آن را نشانهای از ادغام تدریجی ایران در بلوک فضایی غیرغربی میداند.
این همکاری نشان میدهد ایران نه تنها به دنبال تثبیت موقعیت داخلی، بلکه به مشارکت در معماری آینده فضا در کنار قدرتهای دارای منطق متفاوت از نظم غربی است.
روایت اندیشکده ایتالیایی، هرچند با زبان احتیاط و گاه تردید نوشته شده، پیام روشنی دارد؛ برنامه فضایی ایران به مرحلهای رسیده که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت یا صرفاً امنیتی تفسیر کرد. وقتی گزارشهای غربی ناچار میشوند از بازار، رقابت، نرخ پرتاب و صنعتیسازی سخن بگویند، یعنی ایران از حاشیه به متن بازی فضایی جهانی وارد شده است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟