به گزارش خبر۲۴،طی دو سال اخیر بویژه بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به تمامیت ارضی ایران افکار عمومی دنیا به صورت چشمگیری از اقدامات و رویکردهای ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی رویگردان شده اند به گونه ای که در شهرهای بزرگ دنیا و یا در مراکز عمومی نظیر ورزشگاهها شاهد انزجار عمومی نسبت به این رژیم هستیم.
اگر چه رژیم صهیونیستی و ایالات متحده و هم پیمانان اروپایی آن در اروپا بواسطه حادثه 7 اکتبر، شوی گسترده ای از مظلوم نمایی را در صدهها هزار شبکه تلویزیونی و مجازی وابسته به خود به نمایش گذاشتند و از قصاوت قلب نیروهای حماس گفتند اما رفته رفته این نقاب مظلومیت جای خود را به توحش و رفتارهای ضدبشری داده است تا جایی که این باور در اذهان عمومی ملت ها شکل گرفته است که رژیم برای دست یابی به اهداف ضدبشری خود به هر وسیله و حربه ای متوسل می شود.
اینکه طی هفته گذشته رژیم صهیونیستی به بهانه حمایت از دروزی های استان سویدا به تمامیت ارضی کشور سوریه حمله می کند، سطح دیگری از دریدگی رژیم را پیش چشم افکار عمومی به نمایش گذاشت آنهم پس از آنکه جامعه بین المللی به یاد آوردند که از بدو شکل گیری این رژیم نامشروع تاکنون، به کشورهای مصر، عراق، پاکستان، ایران، سوریه، یمن، لبنان و چند کشور دیگر حمله بعضاً مستقیم داشته است.
از حمله به ایران و سوریه تا گرسنگی دادن به مردم عزه همانطور که ذکر شد افکار عمومی دنیا بخوبی شاهد هستند که رژیم صیونیستی در ذبح کردن قوانین و قواعد آمره حقوق بین الملل هم ید طولایی دارد به طوری که هر زمان اراده کند بدون دلیل و استدلال محکمه پسندی به یک کشور مستقل حمله می کند، مردم آن کشور را به خاک و خون می کشد بدون آنکه به کسی یا سازمان و نهادی بین المللی پاسخگو باشد.
طی روزهای اخیر تصاویر دردناکی از غزه مخابره می شود که دل هر انسان آزاده را به درد می آورد مبنی بر اینکه چگونه رژیمی که طی قریب به 2 سال انواع و اقسام ادوات و تجیهزات نظامی را بر سر مردم غیرنظامی و بی پناه غزه فرو ریخته امروز با گرسنگی تلاش می کند تا نسل کشی در این منطقه را به بدترین و وحشتی ترین شکل ممکن پیاده سازی کند.
افکار عمومی در حالی شاهد رفتارها و اقدامات ضدبشری رژیم صهیونیستی هستند که حاکمان و مقامات سیاسی آنها کمترین اقدامی جهت ممانعت از تجاوز به حقوق مردم غزه یا کشورهای مورد تهاجم انجام نمی دهند و حتی بسیاری از آنها علناً با رژیم همراهی می کنند بدون آنکه در قبال افکار عمومی حداقل کشور متبوع، خود را مسئول و پاسخگو بدانند.
به بیان بهتر باید گفت اگر چه بسیاری از مقامات سیاسی کشورها همراه و همگام رژیم صهیونیستی در اقدامات ضدبشری و مغایر با حقوق بین الملل هستند با اینحال نقاب رژیم مدت هاست برای جامعه بین الملل بر زمین افتاده است، موضوعی که بسیاری از مراکز معتبر نظرسنجی دنیا بر آن صحه می گذارند.
افکار عمومی آمریکا هم از رژیم رویگردان شده اند در تازه ترین آن می توان به نظرسنجی جدید شبکه آمریکایی سیانان اشاره کرد که اعتراف می شود: «افول مشروعیت اسرائیل در افکار عمومی آمریکا مبرهن است».
در گزارش این شبکه آمریکایی تصریح می شود: «حمایت حداقلی آمریکاییها از دکترین نظامی صهیونیسم تنها ۲۳ درصد از آمریکاییها از اقدامات نظامی اسرائیل در غزه حمایت میکنند. رقمی که نسبت به اکتبر ۲۰۲۳ با «۲۷ درصد ریزش» مواجه شده است. این افول حمایت بهویژه در میان دموکراتها (از ۳۸% به ۷%) و حزب مستقلها (از ۴۵% به ۱۴%) پررنگتر است». یا در بخش دیگری از این گزارش تاکید می شود که جوانان زیر ۳۵ سال آمریکایی پیشتاز نقد سیاستهای اسرائیل هستند. تنها ۱۰ درصد از جوانان، اقدامات نظامی اسرائیل را موجه میدانند؛ درحالی که ۶۱ درصد از این نسل، معتقدند اسرائیل از نیروی نظامی برای تجاوز استفاده کرده و ۵۶ درصد از آنها، کمکهای آمریکا را «بیش از حد» ارزیابی میکنند.
باید تاکید کرد که این نظرسنجی تحولی چشمگیر در افکار عمومی آمریکا را روشن کرد و آن اینکه مشروعیت اسرائیل در افکار عمومی آمریکا رو به زوال است. همچنین جوانان و رنگینپوستان آمادهی تغییرند و تمایل به کاهش مداخلهگری جهانی به خط فکری یکسان شهروندان آمریکایی تبدیل شده است. نکته دیگری که می توان به آن امیدوار بود این است که تحولات اخیر می تواند پایههای تاریخی اتحاد آمریکا-اسرائیل را با تزلزل روبرو سازد.
اثرات تفنر جهانی از رژیم صهیونیستی اینکه افکار عمومی دنیا نسبت به ماهیت واقعی رژیم صهیونیستی با اگاهی روزافزون مواجه شده است می تواند دستاوردهای مهمی را بدنبال داشته باشدو از جمله آن، تنفر امروز افکار عمومی میتواند از امروز به بعد، تا حد قابل توجهی به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر نقض قوانین و مقررات بینالمللی توسط رژیم عمل کند. چرا که تصمیم گیران و تصمیم سازان این رژیم به خوبی می دانند تقابل افکار عمومی دینا با آنها میتواند اعتبار و جایگاه آنها را در عرصه بینالمللی را بیش از گذشته به خطر بیندازد.
دیگر اینکه افکار عمومی با انزجاری که نسبت به رویکردها و رفتارهای رژیم پیدا کرده اند، میتواند دولتهای متبوع خود را تحت فشار قرار دهند تا به تعهدات بینالمللی خود پایبند باشند و در مقابل اقدامات رژیم دیگر سکوت را چاره کار ندانند؛ البته این فشارها میتواند از طریق رسانهها، سازمانهای غیردولتی و فعالیتهای مدنی هم تشدید شود.
نکته پایانی آنکه نباید قدرت افکار عمومی را در مقابل با نقض های پیاپی قواعد حقوقی در عرصه بین الملل نادیده گرفت به طوری که تجربه تاریخی نشان داده است که فشار افکار عمومی دنیا در مصادیق مهمی توانسته کارگر واقع شود و اهداف بالادستی را محقق نماید، از جمله آن می توان به «کمپینهای گسترده افکار عمومی در سراسر جهان علیه تولید و استفاده از سلاحهای هستهای» اشاره کرد که به اعتراف بسیاری از حقوق دانان عرصه بین الملل و چهره های مشهور علوم سیاسی و روابط بین المل نقش مهمی در تصویب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و سایر معاهدات مرتبط داشت. یا نمونه دیگر افکار عمومی در مبارزه با تبعیض نژادی و حمایت از حقوق بشر نقش بسیار محوری ایفا کرد تا جایی که جنبشهای ضد تبعیض در سراسر جهان با بسیج افکار عمومی توانستهاند زمینه های قوانین و سیاستهایی را به نفع حقوق بشر به تصویب برسانند.
سعید همتی