رسانه تصویری خبر۲۴

اتحاد اقتصادی شرق؛ توافق چین و آسه‌آن به‌مثابه راهبردی علیه انحصار غرب

اتحاد اقتصادی شرق؛ توافق چین و آسه‌آن به‌مثابه راهبردی علیه انحصار غرب

در میانه کشمکش‌های تجاری و فناوری میان پکن و واشنگتن، امضای «نسخه ۳.۰ توافق تجارت آزاد چین و آسه‌آن» در کوالالامپور، نماد شکل‌گیری مرحله تازه‌ای از اتحاد اقتصادی شرق آسیا است.

- اندازه متن +

گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ توافقی که فراتر از تبادلات کالایی، یک نقشه‌راه ژئو‌اقتصادی برای بازتعریف قدرت در نظام تجارت جهانی محسوب می‌شود.
۱. فراتر از تجارت؛ شکل‌گیری نظم اقتصادی جدید نسخه ارتقایافته توافق چین و آسه‌آن، حوزه‌هایی چون اقتصاد دیجیتال، انرژی سبز و صنایع نوظهور را در بر می‌گیرد. بدین‌ترتیب، شرق آسیا نه‌تنها به‌دنبال افزایش سهم خود در زنجیره تأمین جهانی است، بلکه می‌کوشد نظم اقتصادی تازه‌ای مبتنی بر همکاری چندجانبه و استقلال فناورانه بسازد. بیانیه وزارت بازرگانی چین این توافق را «پاسخی به یک‌جانبه‌گرایی و حمایت‌گرایی» توصیف کرده و آن را نشانه پایبندی بلوک شرقی به اصول تجارت آزاد می‌داند.
۲. پیام راهبردی به واشنگتن؛ بازگشت شرق به محور تصمیم‌سازی جهانی
توافق جدید، پیامی روشن برای ایالات متحده دارد: دوران سلطه بلامنازع دلار و تعرفه‌گرایی آمریکایی رو به افول است. هنگامی‌که «لی چیانگ» نخست‌وزیر چین در نشست شرق آسیا گفت «نباید جهان دوباره به قانون جنگل بازگردد»، در واقع بر ضرورت ایجاد سازوکاری برای مهار یک‌جانبه‌گرایی غرب تأکید می‌کرد. هم‌زمانی امضای این توافق با تلاش واشنگتن برای تمدید آتش‌بس تجاری موقت با پکن، نشان می‌دهد که آمریکا از انسجام اقتصادی شرق بیم دارد.
۳. وزن اقتصادی آسه‌آن در معادله جدید قدرت
آسه‌آن با یازده عضو، اکنون بزرگ‌ترین شریک تجاری چین است؛ مبادلات سالانه دو طرف با رقمی نزدیک به ۷۷۰ میلیارد دلار، به ستون اصلی «مشارکت اقتصادی جامع منطقه‌ای» (RCEP) تبدیل شده است. این بلوک، یک‌سوم جمعیت و تولید ناخالص جهان را دربر می‌گیرد و از منظر ژئو‌اقتصادی، معادل بازآرایی قدرت از غرب به شرق محسوب می‌شود. توافق ۳.۰ می‌تواند زیرساخت‌های لازم برای یکپارچگی مالی و ارزی شرق آسیا را نیز فراهم کند؛ موضوعی که در صورت عملی‌شدن، تهدیدی بنیادین برای هژمونی مالی آمریکا خواهد بود.
۴. نتیجه‌گیری راهبردی: تثبیت جبهه اقتصادی شرق در برابر نظم آمریکایی
امضای توافق چین و آسه‌آن را باید در چارچوب شکل‌گیری «جبهه اقتصادی شرق» تحلیل کرد؛ جبهه‌ای که بر پایه همکاری فناورانه، انرژی پاک، تجارت آزاد و شبکه‌های مالی مستقل از غرب شکل می‌گیرد. این روند نه‌تنها به معنای افزایش تاب‌آوری اقتصادی شرق در برابر فشارهای تحریمی و ارزی واشنگتن است، بلکه آغاز مرحله‌ای تازه از چندقطبی‌شدن نظم جهانی محسوب می‌شود؛ نظمی که در آن، شرق دیگر تابع نیست، بلکه بازیگر تعیین‌کننده است.

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *