به گزارش خبر۲۴،دومین دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، آمریکا را به سوی یک بحران بیسابقه هدایت کرده است. سیاستهای مهاجرتی خشن، از بازداشتهای گسترده تا ممنوعیتهای مسافرتی، موجی از اعتراضات را در شهرهای کلیدی برانگیخته و با دخالت گارد ملی، نشانههای فروپاشی نظم اجتماعی و سیاسی آشکار شده است.
سیاستهای مهاجرتی؛ از پاکسازی تا آشوب
از ژانویه ۲۰۲۵، دولت ترامپ با اجرای طرح «پاکسازی شهری» وزارت امنیت داخلی (DHS)، بازداشت مهاجران بدون مدارک را به محلات کارگری، مدارس و اماکن عمومی گسترش داده است. این طرح، همراه با سیاست «اخراج تسریعشده» بدون روند قضایی و قطع دسترسی مهاجران به خدمات عمومی مانند مسکن و درمان، جوامع مهاجر را در وحشت فرو برده است. فرمان اجرایی مارس ۲۰۲۵، که ورود اتباع ۱۴ کشور عمدتاً مسلمان را ممنوع کرد، یادآور ممنوعیت جنجالی ۲۰۱۷ است، اما با دامنهای گستردهتر و بدون مهلت انقضا.
دولت این اقدامات را با ادعای «حفاظت از امنیت ملی و منابع مالی» توجیه میکند، اما منتقدان، از جمله نائومی کلاین، آن را «پاکسازی قومی هدفمند» و نشانهای از گرایشهای نژادپرستانه میدانند که نهتنها مسئله مهاجرت را حل نمیکند، بلکه آمریکا را به سوی یک بحران اجتماعی-سیاسی چندلایه سوق میدهد.
اعتراضات؛ خشم عمومی در برابر سرکوب نظامی
جرقه بحران در ۵ ژوئن ۲۰۲۵ در الپاسو زده شد، زمانی که ویدئویی از بازداشت خشن یک مادر مهاجر در برابر فرزند خردسالش، با میلیونها بازدید در پلتفرمهای X و TikTok، خشم عمومی را شعلهور کرد. در کمتر از ۴۸ ساعت، اعتراضات به شهرهایی مانند لسآنجلس، نیویورک، دنور، آستین و فیلادلفیا گسترش یافت. معترضان با شعارهایی چون «مهاجرت جرم نیست» و «آمریکا خانه همه نیست»، خیابانها را تسخیر کردند.
در لسآنجلس، درگیریها در نزدیکی مرکز بازداشت میدسیتی به اوج رسید. دخالت ۳۰۰۰ نیروی گارد ملی، با استفاده از گاز اشکآور، گلولههای پلاستیکی و باتوم، بیش از ۳۵۰ بازداشت و ۶۰ مجروح برجای گذاشت. تصاویر ضربوشتم معترضان، از جمله زنان و روزنامهنگاران، موجی از انتقادات جهانی را برانگیخت و خاطرات سرکوبهای دوره اول ترامپ را زنده کرد.
نشانههای اقتدارگرایی؛ گارد ملی و فروپاشی اعتماد
استقرار گارد ملی، که الکساندریا اوکازیو-کورتز آن را «حمله به دموکراسی» خواند، فراتر از یک پاسخ تاکتیکی، نشانهای از گرایش دولت ترامپ به تمرکزگرایی اقتدارگرایانه است. برنی سندرز هشدار داد: «این مسیر، آمریکا را به دیکتاتوری نزدیک میکند.» نیویورکتایمز در سرمقالهای این اقدام را «جنگ علیه عدالتخواهی» توصیف کرد و از خطر تضعیف نهادهای دموکراتیک سخن گفت.
تحلیلگران معتقدند دولت با استفاده از بحران مهاجرت، ظرفیتهای سرکوبگرانه خود را برای مهار جنبشهای آینده آزمایش میکند. این وضعیت، همراه با تضعیف حقوق ایالتی، پرسشهایی اساسی را مطرح کرده است: آیا ایالات میتوانند در برابر سیاستهای فدرال مقاومت کنند؟ آیا آمریکا به سوی یک ساختار متمرکز و خشن پیش میرود؟
پیامدهای سیاسی؛ شکاف حزبی و خطر انتخابات ۲۰۲۸
سیاستهای مهاجرتی ترامپ ، حزب جمهوریخواه را در آستانه فروپاشی داخلی قرار داده است. جناح سنتی، شامل چهرههایی مانند لیز چنی و میت رامنی، از خطر از دست دادن رأیدهندگان مستقل و اقلیتها در ایالات کلیدی مانند آریزونا و ویسکانسین هشدار میدهند. این شکاف، در کنار خشم نسل جوان و اقلیتهای لاتینتبار، میتواند در انتخابات ۲۰۲۸ به نفع دموکراتها تمام شود. با این حال، پایگاه وفادار ترامپ ، که این سیاستها را نشانه قاطعیت میداند، همچنان از او حمایت میکند.
ابعاد جهانی و اجتماعی؛ انزوای آمریکا
سیاستهای مهاجرتی جدید، جایگاه آمریکا را بهعنوان مدافع حقوق بشر به شدت تضعیف کرده است. سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری، این اقدامات را نقض تعهدات بینالمللی خواندهاند. در داخل، جوامع مهاجر در ترس و انزوا به سر میبرند و گزارشها از افزایش خودکشی و کاهش مشارکت مدنی حکایت دارند. این وضعیت، آمریکا را به جامعهای قطبیشده تبدیل کرده که اعتماد به نهادها در آن به پایینترین سطح رسیده است.
بی تردید بحران مهاجرتی ۲۰۲۵، نشانهای از یک آمریکا در حال فروپاشی است. سیاستهای خشن ترامپ، سرکوب نظامی اعتراضات و شکافهای حزبی، این کشور را به لبه پرتگاه بیثباتی برده است. خیابانهای ملتهب لسآنجلس و سکوت نهادهای دموکراتیک، هشداری برای آیندهای هستند که میتواند پایان هژمونی آمریکا را رقم بزند. آیا این کشور میتواند از این بحران عبور کند، یا این آغاز یک پایان است؟