به گزارش خبر۲۴، دستیابی جمهوری اسلامی ایران به هزاران پرونده و دادههای اطلاعاتی بسیار حساس رژیم صهیونیستی، از جمله اسنادی فوق محرمانه درباره برنامه هستهای این رژیم، را باید ضربهای راهبردی و عمیق تلقی شود که چهره ناپایدار این رژیم، امنیت آن و روابط خارجیاش را برهنه ساخت و اهرم فشار مهمی در مذاکرات ایران ارزیابی میشود.
رژیم اشغالگر قدس که همواره کوشیده است تواناییهای اطلاعاتی خود را در جاسوسی و ضدجاسوسی نه تنها در سطح منطقه بلکه در سطح جهان تبلیغ کند، در برابر این دستاورد امنیتی ایران، هفتهها سکوت اختیار کرد. رسانههای اسرائیلی نیز تنها با استناد به گزارش رسانههای ایرانی یا عربی به موضوع اشاره کردند و آن را «ادعا» خواندهاند!
بر پایه سخنان اخیر «اسماعیل خطیب» وزیر اطلاعات درباره بخشی از ابعاد این عملیات، میتوان به چند نکته مهم و راهبردی پی برد:
۱. عملیات جمعآوری اطلاعات بسیار گسترده بوده و مهمترین بخشهای امنیتی رژیم صهیونیستی را هدف گرفته، شامل حوزههای هستهای، نظامی، علمی و روابط خارجی.
در اینجا باید یادآوری کرد که اسرائیل با پیروی از سیاست «ابهام عمدی»، نه تنها بهطور رسمی داشتن سلاح هستهای را تأیید یا انکار نکرده، بلکه حتی از امضای پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) نیز خودداری کرده است، با وجود فشارهای بینالمللی. اکنون ایران میتواند با بهرهگیری از اسناد بهدستآمده، این موضوع را دوباره به محافل بینالمللی کشانده و با افشای استانداردهای دوگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل، برای صدور قطعنامهای الزامآور جهت ممنوعیت دستیابی هر کشور یا رژیمی در منطقه غرب آسیا به سلاح هستهای تلاش کند؛ قطعنامهای که ناقضان آن را تحت مجازات قرار دهد.
این اطلاعات میتوانند بهعنوان بخشی از یک جنگ رسانهای مورد استفاده قرار گیرند تا نحوه جاسوسی اسرائیل از کشورهای اسلامی و عربی، دخالت آن در ساختارهای سیاسی کشورهای غربی و نقش آن در بیثباتسازی منطقه – بهویژه در لبنان، سوریه و عراق – فاش شود. این امر بیتردید مخالفت عمومی با توافقهای عادیسازی روابط موسوم به «ابراهیم» را تقویت و فشار داخلی بر برخی از دولتهای عربی برای کاهش همکاری اطلاعاتی با اسرائیل را افزایش خواهد داد.
۲. ایران از مسیرهای متعددی به این اسناد دست یافته است: از جمله روشهای سایبری، منابع انسانی و شیوههای پنهان دیگر مانند عملیاتهای ویژه اطلاعاتی یا همکاری با طرفهای منطقهای و بینالمللی. این موضوع، دریچهای وسیع به روی جمهوری اسلامی ایران برای اجرای عملیاتهای مشابه در آینده میگشاید.
نکته قابلتوجه آن است که وزیر اطلاعات ایران، بهطور مشخص از نام هیچیک از دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل بهعنوان هدف این ضربه نام نبرد؛ بنابراین، ممکن است این نفوذ همۀ دستگاههای اطلاعاتی این رژیم را دربر گرفته باشد. این نفوذ، ضعفهای بنیادی ساختار اطلاعاتی اسرائیل را آشکار میسازد.
۳. دستیابی به زیرساختهای حیاتی رژیم و شناخت شکافهای امنیتی و نظامی آن از دیگر دستاوردهای این عملیات بوده است.
۴. ایران انتشار این اسناد را بهصورت تدریجی و طی سالیان آینده انجام خواهد داد، بسته به میزان حساسیت آنها و بسیاری از این اسناد همچنان محرمانه باقی خواهند ماند.
بازداشت جاسوس بعد از پایان عملیات!
اسناد بهدستآمده شامل مدارک، تصاویر، ویدئوها، فایلها و دادههای دیگر بوده است. با وجود انجام این عملیات از مدتها پیش، حجم عظیم دادهها و نیاز به انتقال ایمن آنها به ایران، ایجاب میکرد که اطلاعرسانی رسانهای درباره آن به تعویق بیفتد تا اسناد به سلامت به مکانهای مشخص منتقل شوند. همچنین، حجم بالای اسناد، تصاویر و ویدئوهای پیوستشده به آنها نیازمند زمان طولانی برای بررسی و تحلیل بوده است.
منابع آگاه تأکید کردند که بازداشت صهیونیستهای متهم به همکاری با ایران، تنها پس از انتقال کامل اسناد به خارج از سرزمینهای اشغالی صورت گرفته است.
این افشاگری تنها سه هفته پس از آن صورت میگیرد که رژیم صهیونیستی اعلام کرد دو نفر را به ظن ارتکاب آنچه «جرایم امنیتی» برای ایران نامید، بازداشت کرده است. بر اساس بیانیه مشترک پلیس و سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) در تاریخ ۲۰ مه، دو جوان به نامهای «روی مزراحی» و «الموگ اتیاس» از شهر «نشر» در اواخر آوریل به اتهام انجام مأموریتهای اطلاعاتی برای جمهوری اسلامی دستگیر شدند. رسانههای اسرائیلی تاکنون جزئیاتی درباره مأموریتهای آنها منتشر نکردهاند.
منافع نظامی و امنیتی محور مقاومت کدام است؟
نقشهبرداری از زیرساختهای نظامی رژیم اسرائیل:
بر اساس اظهارات وزیر اطلاعات ایران، اسناد بهدستآمده تنها محدود به حوزه هستهای رژیم صهیونیستی نیست، اسناد مرتبط با ارتباط این رژیم با آمریکا، اروپا و برخی دیگر از کشورها و نیز اطلاعاتی که به شکلگیری قدرت آفندی اطلاعاتی جمهوری اسلامی کمک خواهد کرد، از جمله بخشهای کلیدی این مجموعه اطلاعاتی است. بنابراین ایران و متحدانش در محور مقاومت میتوانند بهگونههای زیر از این اطلاعات بهرهبرداری کنند:
۱. تهیه نقشههای دقیق از اهداف راهبردی رژیم، بهویژه تأسیسات هستهای، برای هدفگیری در نبردها و جنگها.
۲. در زمینه تأسیسات هستهای، اطلاع دقیق ایران از موقعیت و جزئیات آنها در کنار توانمندیهای تهاجمی دقیقی که ایران در «وعد صادق ۱ و ۲» نشان داده است، میتواند رژیم را از حمله به تأسیسات هستهای ایران باز دارد. برای نمونه، این اسناد میتوانند اطلاعات عمیقی درباره تأسیسات مخفی دیمونا، توسعههای زیرزمینی آن، ویژگیهای سازهای، تجهیزات، و هزاران جزئیات فنی دیگر فراهم کنند.
۳. آگاهی از زنجیره فرماندهی نظامی رژیم، که امکان طراحی راهبردهای نابودسازی گسترده را فراهم میکند.
۴. شناسایی نقاط ضعف سامانههای پدافند هوایی اسرائیل (مانند نقاط کور، زمانهای بازآمادهسازی و…) که به ایران و محور مقاومت امکان اجرای حملات موشکی مؤثرتر را میدهد؛ بهویژه با استفاده از موشکها و پهپادهای هدایتشونده یا تاکتیکهای هجوم انبوه.
تقویت توان همپیمانان:
۱. با بهاشتراکگذاری اطلاعات انتخابی با گروهها و دولتهای محور مقاومت، طرفهای مختلفی مانند گروههای مقاومت فلسطینی، مقاومت اسلامی لبنان یا نیروهای مسلح یمن میتوانند به دادههای هدفگیری متناسب با توان خود در سراسر جغرافیای فلسطین اشغالی و برای پیگیری تحرکات ارتش اسرائیل دست یابند. این تبادل اطلاعات، عمق راهبردی ایران را دوچندان میکند.
۲. دادههای فاششده درباره پروتکلهای آموزشی، تاکتیکهای نیروهای ویژه یا اصول جنگ الکترونیک اسرائیل میتوانند به آموزش دقیقتر متحدان محور مقاومت بینجامد و تاکتیکهای میدانی آنان را برای بهرهبرداری از نقاط ضعف رژیم تنظیم کند.
پیشبینی دکترین نظامی اسرائیل:
به گفته منابع منطقهای، اسناد شامل ارزیابیهای راهبردی رژیم درباره سناریوهای حمله به برنامه هستهای ایران یا عملیات در لبنان و یمن بودهاند. بر این اساس، ایران و متحدانش میتوانند پیشدستانه عمل کرده و موقعیت خود را تقویت کنند؛ از جمله:
۱. شناسایی مسیرهای احتمالی حملات هوایی به ایران، لبنان، عراق یا یمن.
۲. درک فرضیات اسرائیل درباره آمادگی سامانههای پدافند هوایی ایران.
۳. شناخت استراتژیهای فریب و عملیات روانی رژیم.
این موارد به ایران و متحدانش امکان طراحی اقدامات پیشگیرانه مانند استتار تأسیسات، ساخت پناهگاههای زیرزمینی مقاوم و دیگر تدابیر حفاظتی را میدهد.
تقویت امنیت در سطح ملی و منطقهای:
۱. مقابله با جاسوسی و مختلکردن شبکههای اطلاعاتی اسرائیل: شناسایی جاسوسها، شبکهها و عوامل فعال رژیم در ایران یا کشورهای منطقه.
۲. کشف عوامل نفوذی و جاسوسهای دوگانه.
۳. آگاهی از روشهای موساد و آمان برای خرابکاری و شیوههای جذب نیرو.
بر پایه این اطلاعات، ایران میتواند دست به بازداشتهای گسترده بزند (که ممکن است دههها تلاش موساد یا حتی سیا را بر باد دهد)، دیپلماتهای وابسته به رژیم را اخراج یا رسوا کند، پروتکلهای امنیتی را تقویت کند و هزینه بازسازی شبکههای جاسوسی را برای اسرائیل بالا ببرد.
از سوی دیگر، افشای روشهای اطلاعاتی اسرائیل – از نحوه ارتباط با عوامل گرفته تا محل پایگاهها، مخفیگاهها و رخنههای دیجیتالی – به ایران و محور مقاومت امکان میدهد تا حملات سایبری مقابلهای یا عملیات فریب را اجرا کنند.
۴. تقویت دفاع از تأسیسات هستهای: که طی سالهای گذشته هدف خرابکاری، ترور و جنگ سایبری قرار گرفتهاند. اسناد ممکن است موارد زیر را فاش کنند:
الف) طرحهای آینده برای حمله به نطنز، فردو یا اراک.
ب) عوامل نفوذی داخلی مانند دانشمندان، مهندسان یا نیروهای امنیتی.
ج) ابزارهای فنی بهکاررفته در حملات گذشته (مانند ویروس استاکسنت)
در این صورت، ایران میتواند پروتکلهای امنیتی را بازطراحی کند، مسیرهای نفوذ را شناسایی و مسدود سازد و زیرساختهای فیزیکی را در برابر حملات هوایی، عملیات کماندویی یا نفوذ سایبری تقویت کند.
۵. هماهنگی امنیتی منطقهای: ایران میتواند به کشورهای همسایهای که در فعالیتهای جاسوسی رژیم مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم دارند، مانند عراق، اردن یا جمهوری آذربایجان، از طریق ارائه شواهد محسوس، هشدار دهد.
در نهایت، به گفته منابع منطقهای یکی از مهمترین اسناد بهدستآمده، پایگاه دادهای گسترده درباره تقریباً تمامی پرسنل ارتش اسرائیل، از افسران و سربازان تا مأموران اطلاعاتی، بهویژه اعضای موساد، است. این دادهها شامل محل کار، نوع مأموریتها، محل سکونت، شماره تماس و جزئیات دیگر است؛ بهویژه درباره نیروهایی که مسئول حفاظت از تأسیسات حیاتی هستهای، نظامی و امنیتی هستند. این بدان معناست که:
از یک سو، موقعیت و برنامههای این تأسیسات از نظر مختصات، پروژههای توسعه، اهداف و مأموریتها افشا شدهاند و از سوی دیگر، دادههای مربوط به محافظان آنها نیز در اختیار ایران است؛ بهگونهای که میتوان گفت: «اسرائیل، بینگهبان شده است».