به گزارش خبر۲۴،در حالی که کشورهای غربی یکییکی به سراغ احیای برنامههای هستهای خود رفتهاند، ایران همچنان متهم است، اتهامی که با اظهارات تازه ترامپ درباره «ممنوعیت غنیسازی» بار دیگر روی میز آمده است.
به گزارش . . . ، وقتی دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی آمریکا، با تأکید کامل میگوید: «به هیچوجه اجازه نمیدهیم ایران غنیسازی اورانیوم انجام دهد»، واقعیت مهمی را پشت واژههای پرطمطراق «رنسانس هستهای» پنهان میکند؛ رنسانسی که نه برای ایران، بلکه برای غربیها و به خصوص آمریکا و فرانسه تعریف شده است.
رنسانس هستهای؛ شعار توسعه غربیها
ترامپ و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در ماههای اخیر بارها درباره «رنسانس هستهای» صحبت کردهاند؛ مفهومی که به معنای احیای ظرفیتهای هستهای کشورهایی است که سالها به دلایل محیط زیستی و کاهش وابستگی به نفت، انرژی هستهای را احیا کردهاند. آمریکا و فرانسه با سرمایهگذاریهای کلان در پروژههای هستهای نوین، قصد دارند جایگاه خود را در بازار انرژی جهانی تقویت کنند. اما نکته مهم اینکه، این رنسانس، صرفا محدود به کشورهای غربی است. آنها در همان حال که از هستهایشدن خود صحبت میکنند، فشار میآورند که ایران از غنیسازی اورانیوم دست بکشد؛ چیزی که به حق و برای اهداف صلحآمیز و ملی خود دنبال میکند.
ترامپ؛ ممنوعیت مطلق غنیسازی ایران
ترامپ در جدیدترین اظهار نظرهایش گفته است: «اجازه هیچگونه غنیسازی به ایران نخواهیم داد». این موضع، نشاندهنده ادامه سیاستهای محدودکننده و فشار حداکثری بوده که با هدف مهار پیشرفتهای هستهای ایران طراحی شده است
ایران و اهمیت غنیسازی هستهای
ایران میگوید غنیسازی اورانیوم حق مسلم و غیرقابل مذاکره خود را برای توسعه فناوری صلحآمیز هستهای میداند. چرا که این فناوری به طور ملموس در زندگی روزمره مردم دیده میشود، مثلاً در حوزه پزشکی، فناوری هستهای به تولید داروهای رادیواکتیو کمک میکند که در درمان سرطان و بیماریهای پیچیده بسیار موثر است. بیمارستانهای ایران سالانه هزاران بیمار را با این داروها درمان میکنند، چیزی که بدون فناوری هستهای ممکن نیست.
در کشاورزی هم فناوری هستهای کاربرد دارد؛ مثلاً استفاده از تکنیکهای پرتوگیری برای اصلاح نژاد گیاهان و افزایش مقاومت آنها به آفات و بیماریها، باعث شده محصولات کشاورزی با کیفیتتر و بیشتر شوند. از طرف دیگر، در صنایع مختلف، انرژی هستهای میتواند به عنوان منبع انرژی پاک و پایدار کمک کند تا کشور کمتر به سوختهای فسیلی وابسته باشد؛ چیزی که به نفع محیط زیست و اقتصاد ایران است.
پس وقتی میگوییم ایران به غنیسازی و فناوری هستهای نیاز دارد، یعنی دنبال این است که در این حوزهها خودکفا شود، به جای آنکه وابسته به دیگران باشد و با محدودیتها و تحریمها دست و پنجه نرم کند. در واقع، فناوری هستهای برای ایران مثل یک چاقوی دو دم است؛ هم فرصتی برای توسعه و پیشرفت است و هم موضوعی حساس که کشورهای دیگر به دلیل منافع خود، نمیخواهند ایران در این مسیر پیشرفت کند.
درخواستهای آمریکا و پاسخ ایران
در کنار ترامپ، وزارت امور خارجه آمریکا هم با درخواستهای مشابهی آمده است. سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری اخیر گفته: «ما از ایران میخواهیم فعالیتهای هستهای خود را محدود کند تا بهانهای برای تنشهای منطقهای و بینالمللی باقی نماند.»
اما ایران این درخواستها را به نوعی دخالت در حق حاکمیت خود میبیند. حسین عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، تاکید کرده است: «توسعه فناوری هستهای جزو حقوق ایران است و هیچکس نمیتواند این حق را از ما سلب کند.»
رنسانس هستهای ایران؛ نه فقط نظامی بلکه فناوری و توسعه
اینکه چرا برنامه هستهای ایران حساسیتبرانگیز است، فقط به مسائل نظامی مربوط نمیشود. در حقیقت، ایران تلاش دارد فناوریهای پیشرفتهای را در زمینههای متنوع علمی و صنعتی به کار بگیرد تا بتواند به استقلال و خودکفایی دست یابد. همین امر باعث میشود که غنیسازی و فناوری هستهای ایران، محور سیاستهای کلان کشور باشد و تحت هیچ شرایطی کنار گذاشته نشود. رهبر انقلاب اسلامی نیز در سخنرانیهای متعدد خود به صراحت بیان کردهاند که استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای حق مسلم کشور است و باید با تمام قدرت از آن دفاع کرد.
جمعبندی
رنسانس هستهای، شعار و برنامهای است که غربیها برای توسعه فناوری هستهای خود به کار گرفتهاند، اما همزمان میخواهند ایران را از همین مسیر دور نگه دارند. این تناقض، واقعیتی است که سیاستهای جهانی را شکل میدهد. از سوی دیگر، ایران بر ضرورت توسعه فناوری هستهای در زمینههای پزشکی، کشاورزی و صنعت تاکید دارد و این فناوری را از یک حق ملی و علمی به مثابه زیربنای پیشرفت و استقلال کشور میداند. بنابراین، حساسیت هستهای ایران تنها یک موضوع امنیتی و نظامی نیست، بلکه به معنای تحقق استقلال فناوری، توسعه اقتصادی و حفظ حق حاکمیت ملی است.