به گزارش خبر۲۴، در بخشی از این گزارش آمده است: “اسرائیل در چهار روز جنگ مستقیم با ایران، با سرعت زیادی در حال مصرف موشکهای رهگیر بالستیک خود است. ذخایر موشکهای رهگیری رژیم صهیونیستی بر اثر حملات بالستیک ایران کاهش یافته است. ایالات متحده بهعنوان حامی تسلیحاتی اصلی این رژیم، نگران ضعیفشدن قدرت پدافندی رژیم اشغالگر است.”
یا در نمونه ای دیگر، مردخای کیدار، افسر ارشد موساد در میز ایران نیز در یک گفتگوی محرمانه که فایل آن امروز منتشر شد نیز از قدرت خیره کننده ایران اینگونه یاد می کند : “نمیتوانیم بهتنهایی ایران را شکست دهیم. این کار غیرممکن است. اگر اوضاع همینطور پیش برود، ایران زیرساختهای ما را یکییکی میزند و ما به شکست نزدیک میشویم”.
این تنها مشتی از دهها گزارش رسانه های معتبر غربی است که واقعیات صحنه نبرد ایران با رژیم صهیونیستی را بدون روتوش نشان می دهند.
در مقابل این تحلیلهای مبتنی بر واقعیت، برخی از رسانه ها که عمده آن را رسانه های فارسی زبان بیگانه از جمله بی بی سی فارسی و اینترنشنال و صدای امریکاست، تلاش می کنند صحنه نبرد را وارونه نمایی کرده و حقایق را از چشم افکار عمومی پنهان کنند.
استتار حقیقت از کارکردهای ویژه رسانه های است که سالهاست رژیم صهیونیستی را تشویق می کردند تا به ایران حمله نظامی کرده و امروز که رژیم حمله کرده، تلاش می کنند با اخبار جعلی و اطلاعات غلط جامعه ایرانی را دچار التهاب و اضطراب کنند.
یکی از خط های ثابت خبری که ۴۸ ساعت اخیر رسانه های مورد اشاره به آن می پردازند، این است که تعداد موشک های پرتاب شده ایران به سرزمین های اشغالی از روز نخست تهاجم رژیم تاکنون رو به کاهش بوده است.
کوچک نمایی حملات به سرزمین های اشغالی با غلو نسبت به تعداد موشک های شلیک شده، استراتژی است تا بواسطه آن موضوعات اساسی و مهمی مانند تحقیر سامانه های دفاعی اسرائیل توسط موشک های خیبر و فتاح لاپوشانی شود.
این جماعت روی تعداد موشک های پرتابی با هدف غفلت زایی افکار عمومی متمرکز شده و اینگونه القاء می کنند که شدت و حدت حملات ایران در از روز نخست تاکنون رو به کاهش گذاشته است و اساسا سخنی از این به میان نمی آورد که همین تعداد موشک توانسته اهداف عالی و دست نیافتنی را رنگ تحقق ببخشد.
این وارونه نمایی است که تعداد موشک ها را برجسته می سازند و سخنی از تلفات بسیار گسترده حاصل از همان موشک ها سخنی به میان نمی آید، از جمله اینکه سامانه های پاتریوت، گنبد آهنین، فلاخن داود و تاد به معنای واقعی کلمه تحقیر شده اند و حتی در نمونه های چشم گیری سامانه های مورد اشاره بارها خودزنی کرده و این خودزنی بهانه ای برای تمسخر سامانه های پدافندی فوق شده است.
براستی زمانی که با تعداد کم موشک بسیار از اهداف عالیه نظامی از تخریب پایگاه نظامی نواتیم و پالایشگاه حیفا تا تخریب چشمگیر تل آویو و سایر مناطق استراتژیک رژیم صورت گرفته است و خیارات مالی و معنوی فراوانی به اسرائیل وارد شده است، چه ضرورتی دارد که موشک های بیشتری به سمت سرزمین های اشغالی روانه شود.
هدف اصلی آن بود که رژیم صهیونیستی به این نقطه برسد که محاسباتش درباره قدرت نظامی ایران بخصوص در حوزه موشکی اشتباه است و نمی تواند به آسانی موشک های ایران را رهگیری نماید و ایران می تواند در کوتاهترین زمان ممکن هر نقطه از سرزمین های اشغالی را مورد تهاجم قرار بدهد.
به واقع، زمانی که رژیم صهیونیستی به این باور در همان ۲۴ ساعت اولیه جنگ رسیده که ایران بدون توجه به تعداد موشک ارسال بدنبال اصل تناسب در پاسخ دهی است و بسیاری از کارشناسان بین المللی به این مسئله اذعان می کنند که اسرائیل در مقابله با موشک های ایرانی دچار شکست شده است و مهمتر آنکه پاسخ هر حمله ای از رژیم را با تعداد موشکی که بهترین کیفیت تخریب و تلفات را بدنبال دارد، بنابراین نباید اسیر عملیات روانی برخی از رسانه ها شد.
یه بیان بهتر، مهمتر از تعداد موشک های ایرانی، رعایت اصل تناسب در پاسخ به تجاوزات رژیم و البته پاسخ دادن به آن در کوتاهترین زمان و بهترین شکل ممکن است آنهم در شرایطی که باید یک نگاه آینده نگرانه به جنگ فیمابین داشت با توجه به اینکه هنوز مشخص نیست جنگ تا چه زمان و با چه ابعادی ادامه می یابد و نباید بر اساس هیجانات تزریق شده رسانه های بیگانه و منافقین و سلطنت طلبان به حملات موشکی و تعداد آن نگاه شود.