به گزارش خبر۲۴،در پس ظاهر پرهیاهوی حمله نظامی اسرائیل به ایران، با ادعای مقابله با برنامه هستهای تهران، لایههایی عمیقتر و اهدافی پیچیدهتر نهفته است که از نگاه تحلیلگران برجسته جهان عرب، روایت متفاوتی را از منطق این جنگ پیشرو قرار میدهد. این روایتها، تصویری واضحتر از اهداف واقعی بنیامین نتانیاهو و پروژههای ژئوپلیتیکی تلآویو در منطقه ارائه میدهند.
نتانیاهو و رؤیای صهیونیسم تهاجمی
سرتیپ منیر شحاده، تحلیلگر لبنانی، باور دارد که اسرائیل در حمله اخیر سه هدف کلیدی را دنبال میکرد: نابودی زیرساختهای هستهای ایران، براندازی نظام جمهوری اسلامی، و کشاندن آمریکا به جنگی تمامعیار در منطقه. او این پروژه را در راستای تحقق رؤیای دیرینه صهیونیسم تهاجمی، موسوم به «اسرائیل بزرگ»، تحلیل میکند. به زعم وی، این جنگ تلاشی نافرجام برای تبدیل نتانیاهو به بنگوریون عصر جدید بود.
اسرائیل به دنبال جاه طلبی
الیف صباغ، کارشناس فلسطینی، با رد ادعای تهدید بودن ایران، میگوید: «تهدید واقعی برای اسرائیل، دانش هستهای ایران است، نه بمب آن.» او تأکید میکند که این تقابل ریشه در رقابت برای شکلدهی به نظم منطقهای دارد و اسرائیل حتی توان علمی و موشکی ایران را تاب نمیآورد. صباغ هشدار میدهد که جاهطلبیهای اسرائیل ممکن است در آینده کشورهای دیگر منطقه مانند مصر یا پاکستان را نیز هدف قرار دهد.
هراس از استقلال ایران
ساری عرابی، پژوهشگر فلسطینی، با تبیین نگاه استراتژیک تلآویو، تأکید میکند که اسرائیل «استقلال ایران» را خطر وجودی میداند. ایرانِ مستقل با پشتوانه فناوری و مواضع ضدصهیونیستی، بهویژه در حمایت از فلسطین، سد راه سلطه منطقهای اسرائیل است. از این منظر، مسئله بمب نیست، بلکه ایرانِ خوداتکا و مقاوم، تهدید اصلی است.
تلاش برای مهار نفوذ منطقهای
دکتر اسامه سعید از مصر با تمرکز بر جنبه ژئوپلیتیک، معتقد است که نتانیاهو با تصور تضعیف محور مقاومت، ایران را در موقعیتی آسیبپذیر دیده و درصدد مهار نفوذ منطقهای تهران برآمده است. از این رو، جنگ اخیر نه تنها تقابل مستقیم با ایران، بلکه تلاشی برای مهندسی موازنه قدرت در منطقه است.
بازمهندسی خاورمیانه با چک سفید واشنگتن
کرم سعید، از تحلیلگران ارشد مصری، بر این باور است که حمله اخیر تلاشی هدفمند برای بازمهندسی نظم منطقهای بوده است. با اتکای کامل بر حمایت واشنگتن، اسرائیل طرحی را پیش میبرد که در آن نهفقط ایران، بلکه ساختارهای منطقهای مقاومتی در لبنان، یمن و عراق نیز در تیررس قرار دارند.
اسرائیل و خطای محاسباتی راهبردی
سرهنگ محمد المقابله از اردن، حمله اسرائیل را خطای راهبردی خوانده و میگوید: تلآویو در فهم قدرت ایران اشتباه فاحشی مرتکب شد. تصور اینکه با ترور فرماندهان میتوان ساختار قدرت را فروپاشید، نگاهی ناقص بود. پاسخ قاطع و مستمر ایران نشان داد که ساختار نظامی جمهوری اسلامی بر پایه نهادها و نه افراد استوار است.
دگرگونی دکترین نظامی اسرائیل
سرتیپ محمد الصمادی، کارشناس نظامی از عمان، این جنگ را نقطه عطفی در تحولات نظامی منطقه میداند. او معتقد است که اسرائیل از دکترین بازدارندگی به سوی «تئوری حمله پیشدستانه ترکیبی» چرخش کرده است، اما واکنش قدرتمند ایران نشان داد که چنین راهبردی نمیتواند بدون هزینه سنگین اجرا شود.
در مجموع باید گفت،از مجموع این تحلیلها چنین برمیآید که جنگ اخیر نه صرفاً یک نبرد نظامی، بلکه تلاشی برای تحمیل یک نظم جدید بر منطقه از سوی اسرائیل است. پروژهای که در آن، ایرانِ مقتدر و مستقل باید حذف یا مهار شود تا سلطه بیچونوچرای صهیونیسم در منطقه تثبیت گردد. اما واکنش قدرتمند ایران، همپیمانی دشمنان را در معرض آزمونی جدی قرار داده است و بار دیگر نشان داده که منطقه، جولانگاه یکجانبهگرایی نخواهد بود.