به گزارش خبر۲۴،در واپسین ماههای ۲۰۲۴، با فروپاشی دولت بشار اسد و رویکارآمدن دولت موقت به رهبری احمد الشرع (ابومحمد الجولانی)، خلأ قدرتی پدید آمد که بازیگران منطقهای بهویژه رژیم صهیونیستی با شتاب وارد میدان آن شدند. اما برخلاف روایتهای سطحی، آنچه امروز در سوریه جریان دارد، صرفاً یک رقابت ژئوپلیتیکی نیست؛ بلکه تجسم عملی استراتژی اسرائیل برای بازطراحی نظم منطقه بر مبنای ضعف دائمی دولتهای مقاوم است.
از تضعیف محور مقاومت تا مهندسی جمعیتی
حملات اسرائیل به بنادر لاذقیه، طرطوس، فرودگاه دمشق و مراکز تحقیقاتی، در امتداد یک راهبرد فراتر از پاسخ به تهدیدات مقطعی است. اسرائیل، پس از سالها تقابل با محور مقاومت، اکنون فرصت را مغتنم شمرده تا سوریه را از نقشه قدرتساز منطقهای حذف کند. این اقدام با نظریه «هژمونی از طریق تهیسازی» همخوان است؛ تهیسازی ظرفیتهای دفاعی، زیرساختهای نظامی، لجستیکی و علمی، تا سوریه هرگز به بازیگری مستقل و همپیمان ایران و حزبالله بدل نشود.
دروزیها؛ پیادهنظام نرم اسرائیل برای تجزیه سوریه؟
یکی از ابعاد این استراتژی، تمرکز بر اقلیت دروزی استان سویداست. اسرائیل با روایتسازی از «حمایت از غیرنظامیان دروزی» در برابر دولت جولانی، بهدنبال خلق یک منطقه حائل در جنوب سوریه است؛ الگویی مشابه جنوب لبنان در دهه ۸۰ میلادی. این پروژه نهتنها نظم داخلی سوریه را مختل میکند، بلکه میتواند زمینهساز انتقال جمعیتی از غزه یا ایجاد کمربند امن برای اسرائیل باشد.
افزایش درگیریهای فرقهای در سویدا و مداخله نظامی پهپادی اسرائیل در پوشش «دفاع از اقلیتها» نشان میدهد که تلآویو بار دیگر پروژهای بلندمدت را کلید زده است؛ تجزیه سوریه از درون، با ابزار قومیت و مذهب
موازنه قدرت با ترکیه؛ پشت پرده تخریب زیرساختها
اسرائیل نهفقط نگران نفوذ ایران و حزبالله در سوریه است، بلکه نگاه تیزبین به رقابت با ترکیه نیز دارد. دولت موقت جولانی، هرچند با ادبیات غیردشمنانه نسبت به تلآویو سخن میگوید، اما بهدلیل پیوندهای راهبردیاش با آنکارا، برای اسرائیل یک متغیر ناپایدار تلقی میشود. تخریب زیرساختهای نظامی سوریه، راه را بر بازسازی قدرت در دمشق بسته و همزمان، مانع از تثبیت نفوذ ترکیه در شمال سوریه میشود.
سوریه؛ میدان آزمایش پروژه «خاورمیانه جدید»
رویکرد امروز اسرائیل در سوریه را نمیتوان جدا از پروژه قدیمی «خاورمیانه جدید» فهم کرد. تجربه افغانستان، عراق، لیبی و حالا سوریه، نشان میدهد که دولتهای شکننده، بهترین بستر برای مداخله بیپایان و کنترل قدرت از بیروناند. تلآویو با حمایت از گروههای کردی در شمال و دروزیها در جنوب، به دنبال ایجاد «مناطق حائل قومی» است؛ جغرافیای سیاسی جدیدی که بر مبنای جداییهای قومی-مذهبی طراحی شده و همزمان تهدیدات ترکیه، ایران و سوریه را مهار میکند.
از سوریه بدون اسد تا سوریه بدون مرکزیت
تحولات ۲۰۲۵ در سوریه، تصویر یک کشور فاقد هویت ملی منسجم و بدون قدرت مرکزی را ترسیم میکند؛ همان چشماندازی که طراحان صهیونیست از دهه ۹۰ در گزارشهای استراتژیک دنبال میکردند. اسرائیل با تکیه بر استراتژی «تجزیه نرم»، تلاش میکند همزمان با فروپاشی حاکمیت، ژئوپلیتیک مقاومت را هم فروبپاشد.
اما تاریخ نشان داده که پروژههایی از این جنس، اگرچه در ظاهر موفق جلوه میکنند، اما در بلندمدت، خاکسترهای مقاومت را دوباره شعلهور میسازند.