به گزارش خبر۲۴،درگیری ۱۲روزه اخیر میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، صرفاً یک تبادل آتش منطقهای نبود؛ بلکه بروز بیرونیِ رویارویی ژئوپلیتیکی بزرگتری میان محور مقاومت و بلوک سلطه جهانی به رهبری آمریکا بود. صهیونیستها در ظاهر با ایران جنگیدند، اما آنچه شکست خورد نه فقط ارتش اسرائیل، بلکه اعتماد واشنگتن به ابزار بازدارندگیاش بود.
داستان آتش بس
پرسش اصلی در پایان این منازعه آن است که چرا ایالات متحده ناچار شد از مسیر قطر برای التماس آتشبس وارد شود؟ در حالیکه تحلیلگران پنتاگون ابتدا از فرصت جنگ برای فشار ترکیبی بر ایران استقبال میکردند، اما در میانه راه دریافتند ادامه جنگ ممکن است ساختارهای اقتصادی، روانی و امنیتی کل منطقه را علیه آمریکا منفجر کند.
پیروزی ایران
دست ایران پر بود؛ نه از موشک، بلکه از ظرفیتهای مقاومت در میادین نیابتی، ضربه اطلاعاتی، اختلال در زنجیرههای تأمین و تلههای محاسباتی. واشنگتن بهخوبی دریافت که تهران نهتنها آمادگی افزایش تنش را دارد، بلکه هر مرحله جدید جنگ، بنیانهای نظم آمریکامحور را بیش از گذشته در معرض سقوط قرار میدهد.
پیام آشکار دادهها: اقتصاد، نقطه ضعف دشمن
تحلیلهای اطلاعاتی حاکی از آن است که اقتصاد اسرائیل پس از این درگیری، با رشد منفی و افزایش قابل توجه بدهی عمومی و خروج سرمایه مواجه شدهاست. وزارت دارایی رژیم، به طور ضمنی از ضرر دهها میلیارد دلاری ناشی از توقف گردشگری، هزینه دفاع موشکی و تخلیه مناطق شمالی و جنوبی پرده برداشت. در مقابل، اقتصاد ایران با وجود تحریمها، از ثبات نسبی، ظرفیت تولید داخلی و سامانههای تابآوری بهره میبرد. ادامه جنگ میتوانست بحران را از غزه به خیابانهای تلآویو و حتی منهتن بکشد.
ریسک بزرگ آمریکا؛ دومین شکست استراتژیک پس از افغانستان
آمریکا پس از سقوط کابل، تحمل هیچ نمایش دیگری از «شکست متحد استراتژیک» را ندارد. شکست اسرائیل، شکست آمریکا در ذهن افکار عمومی جهانی است. واشنگتن میدانست که با ادامه جنگ، فضای جهانی بیش از گذشته به سود روایت ایران متمایل خواهد شد و دیگر حتی متحدان اروپایی نیز تاب هزینهکردن برای رژیمی منفور و ورشکسته را نخواهند داشت.
در نهایت باید گفت، اگر جنگ ادامه مییافت، نهتنها اقتصاد و روان اسرائیل فرو میپاشید، بلکه آمریکا وارد فاز جدیدی از فروپاشی هژمونیک میشد. این آتشبس، نه پایان درگیری بلکه اذعان به برتری راهبردی جمهوری اسلامی ایران در میدان نبرد ترکیبی بود؛ نبردی که در آن سلاح اصلی، قدرت تفکر، اشراف اطلاعاتی و منطق مقاومت بود.