به گزارش خبر۲۴، در جدیدترین اقدام هماهنگ و برنامهریزیشده میان محافل اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی، موسسه تحقیقات رسانهای خاورمیانه ، از راهاندازی پروژهای تحت عنوان «مطالعات بلوچستان» خبر داده است؛ پروژهای به ظاهر پژوهشی، اما در واقع پوششی رسانهای ـ امنیتی برای فعالسازی جریانات تجزیهطلب و شورشی در مناطق مرزی ایران و پاکستان.
زمانبندی معنادار و همراستایی با حمله مستقیم به ایران
اعلام این پروژه در ۱۲ ژوئن، تنها یک روز پیش از حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به خاک ایران، نشان میدهد این اقدام بخشی از یک سناریوی چندوجهی برای فشار ترکیبی ـ از بالا و پایین ـ علیه جمهوری اسلامی است. در این میان شبکه الجزیره در گزارش افشاگرانه خود تأکید میکند که این طرح، مکمل تحرکات نظامی و اطلاعاتی تلآویو برای ناامنسازی پیرامونی ایران است.
اهداف ژئوپلیتیکی در پوشش پژوهش آکادمیک
در بیانیه موسسه تحقیقات رسانهای خاورمیانه ،بلوچستان نه صرفاً یک منطقه جغرافیایی، بلکه «پایگاهی عالی برای کنترل ایران» معرفی شده است. با اشاره به منابع عظیم نفت، گاز، اورانیوم، عناصر کمیاب و دسترسی به بنادر استراتژیک گوادر و چابهار، طراحان این پروژه در تلاشاند با جذب گروه های تجزیه طلب و تزریق روایات انحرافی، منطقه را به سکوی فشار علیه سیاستهای هستهای، امنیتی و دیپلماتیک ایران و روابطش با پاکستان تبدیل کنند.
از پوشش رسانهای تا مأموریت اطلاعاتی
موسسه تحقیقات رسانهای خاورمیانه که توسط ایگال کارمون، افسر سابق واحد اطلاعات نظامی اسرائیل تأسیس شده، سالهاست در نقش یک بازوی غیررسمی اما مؤثر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی فعالیت میکند. فعالیتهای این اندیشکده از سال ۲۰۱۲ تاکنون، بهویژه در زمینه جنگ روایتها و اطلاعات، بخشی از پازل عملیات شناختی تلآویو در خاورمیانه بوده است.
تحریف واقعیت برای جلب حمایت غرب
در روایت این موسسه، بلوچستان بهعنوان «متحد طبیعی غرب» معرفی شده و مبارزه ایران و پاکستان با تروریسم، بهمثابه سرکوب آزادیخواهی تصویرسازی میشود. این عملیات شناختی، تلاش دارد حمایت افکار عمومی غرب را برای مداخله در منطقه جلب کند و مسیر حمایت رسمی از گروههای تجزیهطلب را هموار سازد.
پروژه «مطالعات بلوچستان» یک پویش ترکیبی است که در لایههای مختلف روایتسازی، تحریک قومیتگرایی، فعالسازی تروریسم نیابتی و فشار بینالمللی طراحی شده است. این پروژه نهتنها ایران، بلکه همکاریهای راهبردی تهران و اسلامآباد را هدف گرفته و بخشی از استراتژی صهیونیستی برای تجزیه ساختارهای ژئوپلیتیکی منطقه و منحرفسازی تمرکز مقاومت از مسئله فلسطین به آشوبهای قومی در حاشیه ایران است.