رسانه تصویری خبر۲۴

دیپلماسی فرسوده و درس‌های ایران از بدعهدی آمریکا

دیپلماسی فرسوده و درس‌های ایران از بدعهدی آمریکا

مقاله اخیر فارین افرز با بررسی جنگ ۱۲ روزه آمریکا و اسرائیل علیه ایران، شکست راهبرد «قدرت هسته‌ای در آستانه» را برجسته کرده است. اما فراتر از نگاه آمریکایی‌ها، آنچه آشکار می‌شود ضعف ذاتی دیپلماسی غرب، بدقولی مکرر واشنگتن و خطای راهبردی ایران در اعتماد بیش از حد به توافق‌های…

- اندازه متن +

گزارش اختصاصی خبر۲۴؛ فارین افرز در مقاله‌ای مدعی شد که ایران طی دهه‌ها سیاست «لبه‌سازی هسته‌ای» را دنبال کرد: دستیابی به دانش و زیرساخت هسته‌ای، بدون عبور رسمی از خط تسلیحاتی. این سیاست، به‌ویژه پس از برجام ۲۰۱۵، برای مدتی موفق به نظر می‌رسید. ایران توانست با پذیرش محدودیت‌ها، بخشی از تحریم‌ها را رفع کند و با استفاده از ابهام راهبردی، حمله نظامی مستقیم آمریکا و اسرائیل را به تعویق بیندازد.

این مقاله اما یادآور می‌شود که حملات اخیر آمریکا و اسرائیل به نطنز، فردو و اصفهان این راهبرد را به خاک سپرد. واشنگتن برخلاف تصور تهران نه‌تنها از اسرائیل فاصله نگرفت، بلکه همراه آن در عملیات شرکت کرد و با این اقدام بی‌سابقه، برای نخستین بار به تأسیسات هسته‌ای یک کشور عضو NPT حمله مستقیم کرد.

نویسندگان مقاله، ایران را در نقطه مقابل کره شمالی قرار می‌دهند: پیونگ‌یانگ به‌جای تعلل، مسیر تسلیحاتی را بی‌وقفه ادامه داد و امروز با اتکا به زرادخانه هسته‌ای خود از موضع قدرت وارد هرگونه مذاکره می‌شود. به باور آنها، «درس خطرناک» برای کشورهای در آستانه این است که به وعده‌های دیپلماتیک دل نبندند و زمان را از دست ندهند.

نگاه از موضع ایران

آنچه در این روایت بیش از همه برای ما روشن است، نه «برتری راهبرد کره شمالی»، بلکه بی‌اعتباری دیپلماسی غرب است. برجام نمونه آشکار بود: ایران با حسن نیت بخش بزرگی از ظرفیت هسته‌ای خود را محدود کرد، اما آمریکا با تغییر دولت، یک‌طرفه از توافق خارج شد و عملاً همه امتیازها را به باد داد. همان ساختاری که ایران را به اعتماد واداشت، خودش بزرگ‌ترین ضربه را زد.

جنگ ۱۲ روزه نشان داد که حتی زمانی که مذاکرات در جریان است، آمریکا و متحدانش حاضرند به‌راحتی توافقات و اصول حقوق بین‌الملل را زیر پا بگذارند. این نه‌فقط یک خیانت سیاسی، بلکه نمایش آشکار از «مسئله تعهد» (Commitment Problem) در سیاست آمریکاست: هیچ تضمینی وجود ندارد که واشنگتن به توافقی پایبند بماند.

برای ایران، پیام روشن است:

تکیه به وعده‌های آمریکا و اروپا خطاست. حتی امضای رئیس‌جمهور ایالات متحده پشتوانه‌ای ندارد.

دیپلماسی بدون ضمانت اجرایی، هزینه‌زاست. ایران بخش بزرگی از سرمایه راهبردی خود را خرج کرد، اما در برابر تجاوز مستقیم آمریکا و اسرائیل بی‌دفاع ماند.

خوداتکایی و بازتعریف سیاست خارجی ضرورت دارد. آنچه در مقاله به‌عنوان «شکست راهبرد ایران» خوانده می‌شود، در واقع شکست اعتماد به غرب است.

جمع‌بندی

مقاله فارین افرز خواسته یا ناخواسته، یک حقیقت مهم را تأیید می‌کند: دیپلماسی با آمریکا و غرب، بدون پشتوانه و ضمانت واقعی، بیشتر یک دام است تا یک فرصت. راه ایران نه چشم‌بستن بر تجربه‌های تلخ گذشته، بلکه طراحی راهبردی استوار بر استقلال، بازدارندگی چندلایه و کاهش وابستگی به ساختارهای شکننده غربی است.

انتهای پیام/

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *