گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛
آنچه بهعنوان ابزار فشار طراحی شده بود، نه تنها رفتار ایران را تغییر نداد، بلکه نظم دیپلماتیک اروپا را از درون متزلزل ساخت و شکاف در بلوک غرب را آشکار کرد.
۱. از بازدارندگی ادعایی تا فروپاشی اهرم دیپلماتیک
اروپا با توسل به مکانیسم اسنپبک، میکوشید خلأ خروج آمریکا از برجام را پر کند و اعتبار از دسترفتهاش در مدیریت پرونده ایران را بازیابد. اما نتیجه دقیقاً معکوس بود:
– ایران نه تنها از مواضع خود عقب ننشست، بلکه سیاست «تعامل مقاوم» را تقویت کرد.
– سه کشور اروپایی با نقض تعهدات پیشین، مشروعیت حقوقی لازم برای استفاده از این مکانیسم را از دست دادند.
– این اقدام، ابزار چانهزنی و نفوذ سیاسی اروپا را در برابر ایران از بین برد و عملاً ابتکار عمل را به تهران و متحدان شرقی آن واگذار کرد.
۲. بحران مشروعیت و فرسایش سرمایه حقوقی اروپا
یکی از پیامدهای اصلی این تصمیم، تضعیف اعتبار حقوقی اروپا در نظام بینالملل بود. اندیشکدههای معتبر از رم تا واشنگتن هشدار دادند که اروپا با چنین اقدامی، به نقضگر تعهدات خود تبدیل شده و در جایگاه مدعی بیاعتبار قرار گرفته است.
اروپا عملاً اصول نظم چندجانبهای را که خود مروج آن بود، زیر پا گذاشت و باعث تزلزل در مشروعیت شورای امنیت و نظام منع گسترش سلاحهای هستهای شد.
۳. شکاف در بلوک غرب و تقویت محور شرق
فعالسازی اسنپبک نه تنها موجب اجماع جهانی علیه ایران نشد، بلکه واگرایی میان قدرتهای جهانی را تشدید کرد:
– چین و روسیه بهصراحت این اقدام را غیرقانونی دانستند و حمایت خود را از موضع ایران اعلام کردند.
-در مقابل، اروپا بهجای بهرهگیری از دیپلماسی چندجانبه، در مدار فشار آمریکایی حرکت کرد و بخشی از استقلال راهبردی خود را از دست داد.
نتیجه این خطای محاسباتی، تقویت همکاریهای راهبردی تهران با شرق و شکلگیری الگوی جدیدی از موازنه قدرت در منطقه بود.
۴. بازتاب معکوس در سطح امنیت و اعتماد
برخلاف تصور اولیه، اسنپبک نه به شفافسازی هستهای منجر شد و نه اعتمادسازی. بلکه:
– نظارتهای فنی محدودتر شد،
-فضای گفتوگو تضعیف گردید،
– و شکاف اعتماد میان ایران و غرب عمیقتر از گذشته شد.
اروپا با این اقدام، مسیر هرگونه بازگشت به دیپلماسی سازنده را دشوار ساخت و عملاً فرصتهای تعامل آینده را از دست داد.
۵. جمعبندی راهبردی
در منطق تصمیمسازی راهبردی، اسنپبک نه ابزار فشار بلکه شاخصی از ضعف اروپا در تحلیل محیط بینالمللی بود. این اقدام:
– بازدارندگی ایجاد نکرد،
– دیپلماسی را فرسوده ساخت،
-و جایگاه اروپا را از بازیگر مستقل به تابعی از سیاستهای آمریکا تقلیل داد.
اروپا امروز با پرسشی سرنوشتساز روبهروست: آیا میخواهد همچنان بر مدار فشار بیحاصل حرکت کند و بیش از پیش از صحنه تصمیمسازی جهانی حذف شود، یا مسیر بازتعریف نقش خود در دیپلماسی چندجانبه را برگزیند؟
در ارزیابی نهایی، اسنپبک بیش از آنکه نماد اقتدار اروپا باشد، نشانگر بحران هویتی و فروپاشی راهبردی آن در نظم بینالمللی است. این اقدام نه بازدارندگی آورد و نه دستاورد، بلکه برای اروپا هزینهای سنگین در عرصه اعتبار، نفوذ و آینده سیاسی به همراه داشت؛ خطایی که شاید بتوان آن را «پرهزینهترین اشتباه اروپا در دهه اخیر» نامید.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟