گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ در پی توقف نسبی درگیریهای غزه، شواهد رسانهای مبنی بر شروع یا تشدید عملیاتهای اطلاعاتی اسرائیل علیه یمن (از جمله تلاشهای جذب نیروی انسانی از طریق شبکههای اجتماعی برای واحدهای اطلاعاتی) مشاهده میشود. این اقدام در معنای راهبردی، جدا کردن «پرونده یمن» از بحران غزه و تبدیل آن به جبههای مستقل برای تضعیف توان بازدارنده انصارالله و کاهش فشار امنیتی بر عمق تلآویو است. شواهد و پیامدها هشدار میدهند که اسرائیل ممکن است از طیف ابزارها — از ضربههای هوایی تا عملیات نیابتی — بهره ببرد تا رقابت را به نفع خود تغییر دهد.
۱. مبنا و دلایل راهبردیِ تمرکز بر یمن
الف) فشار اقتصادی و راهبردی: عملیات دریایی انصارالله (تهدید کریدورهای تجاری و تعطیلی بخشی از بندر ایلات) هزینه مستقیم اقتصادی و کارکردی برای رژیم اشغالگر تولید کرده است؛ این خسارتها تلآویو را به بازنگری در تحدید این تهدید واداشتهاند.
ب) فاصلهگذاری پروندهها: بازیگران امنیتی اسرائیل بهنظر میخواهند پرونده یمن را از پرونده غزه منفک کنند تا بتوانند همزمان در دو جبهه هدفمند عمل کنند و فشار افکارعمومی بینالمللی را تفکیک نمایند. گزارشهای اخیر به تلاش برای جداکردن «معضل یمن» از بسته آتشبس اشاره دارند.
۲. شاخصهای اطلاعاتی و عملیاتی مشاهدهشده
▪️ کمپینهای جذب و عضوگیری از طریق شبکههای اجتماعی و تماسهای محرمانه برای تأمین منابع انسانی محلی (واحدهای اطلاعاتی مانند «۵۰۴» ذکر شده).
▪️ افزایش پوشش رسانهای و تحلیلهای صهیونیستی که ضرورت «تمرکز بر یمن» را پس از غزه مطرح میکنند — نشانه همراستایی تصمیمسازان سیاسی و امنیتی.
▪️ ادامه عملیات محدود هوایی و موشکی قبلی و ارزیابیهای اسرائیلی مبنی بر ناکافی بودن صرفاً حملات هوایی برای تحقق «توازن بازدارندگی» علیه یمن.
۳. سناریوهای محتملِ نبرد (ترتیبِ از محتمل تا پرریسک)
الف) سناریوی اطلاعاتی-ترکیبی (کمترین هزینه، بیشترین تأثیر اولیه): تقویت شبکههای نفوذ و جذب محلی، براندازی شبکههای لجستیکی انصارالله و ایجاد هدفهای قابلمشاهده برای حملات محدود پس از جمعآوری اطلاعات دقیق. این سناریو با پوشش رسانهای و عملیاتهای نیابتی همراه خواهد بود.
ب) سناریوی ضربات هوایی محدودِ هدفمحور: بمباران پایگاههای موشکی، انبارها و زیرساختها — سناریویی که محدودیت برد و پدافند یمنی و هزینه لجستیکی بالا را دارد اما برای «ایجاد شکاف» مورد استفاده قرار میگیرد.
ج) سناریوی نیابتی و مزدورسازی: تجهیز و هدایت جمعیتهای مخالف داخلی/سنتی در یمن یا حمایت از عملیات خشونتآمیز گروههای محلی برای تخریب توان انصارالله؛ این مسیر ریسک بازتولید بیثباتی و ورود بازیگران منطقهای را بالا میبرد.
د) سناریوی محدود زمینی/ویژه (پرریسک و کماحتمال): عملیاتهای ویژه برونمرزی برای ترور یا ضربههای نقطهای؛ این گزینه بهدلیل پیچیدگی جغرافیایی، هزینه و پیامد سیاسی-امنیتی بالا کمتر محتمل است مگر با حضور و چراغ سبز شرکای منطقهای و بینالمللی.
۴. پیامدهای ژئوپلیتیک و فرامتنی
▪️ اگر اسرائیل پرونده یمن را تبدیل به جبههای فعال کند، محور مقاومت با اهرمهای دریایی و پدافندی توان پاسخدهی دارد که میتواند مسیرهای تجارت بینالمللی را بیشتر مخاطرهآمیز سازد و هزینه استراتژیک برای طرف مقابل افزایش یابد.
▪️ تلاش اطلاعاتی برای جذب محلی، علاوه بر تحمیل هزینه عملیات به یمنیها، میتواند شبکههای اجتماعی و فضای اطلاعاتی منطقه را به سطح دیگری از جنگ شناختی بکشد؛ ایران و بازیگران محلی باید رسانهایسازی این روند را مدیریت کنند.
جمعبندی
عبور پرونده یمن به عنوان جبههای مستقل علیه انصارالله، بخشی از یک نقشه وسیعتر برای تفکیک تهدیداتِ منطقهای و کاهش عمق استراتژیک بازیگران محور مقاومت است. شواهد نشان میدهد اسرائیل ابتدا قدرت اطلاعاتی و نفوذ محلی را هدف گرفته و سپس، در صورت ناکافی بودن، ترکیبی از گزینههای نظامی و نیابتی را به کار خواهد گرفت. مقابله موفق مستلزم تلفیق گفتمانسازی، راهبردهای اطلاعاتی-ضداطلاعاتی و همکاری منطقهای است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟