گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ در این راهبرد جدید، اسرائیل دیگر در تلاش نیست نقش دشمنی پنهان را بازی کند؛ بلکه بهصراحت از «تجزیه ایران»، «مسلحکردن جریانهای معارض» و «ساختن یک آلترناتیو مشروع جعلی» سخن میگوید.
در این سناریوی تازه، نام یک چهره بیشتر از همه شنیده میشود؛رضا پهلوی.
پهلوی؛ از پروژه رسانهای تا مأموریت امنیتی
روند تحولات دو سال اخیر نشان میدهد رضا پهلوی از یک چهره صرفاً تبلیغاتی، به بازیگری ارتقا داده شده که مأموریت او، ایجاد بیثباتی داخلی تعریف شده است. دیدار با مقامات صهیونیستی و اظهارات اخیر او در خارج از کشور که صریحاً از تشکیل گروههای کوچک مسلحانه برای نبرد آخر سخن میگوید، نشان میدهد خط رسانهای سلطنتطلبان به خط عملیاتی تغییر فاز داده است.
بلافاصله پس از این سخنان، فضای مجازی پر شد از دعوت به ساخت تیمهای شناسایی، ترور و خرابکاری. مجموعهای هماهنگ، با پیام واحد؛حرکت از خیابان به اسلحه.
از اتاق فکر موساد تا مقاله جروزالمپست
ماجرا، تنها یک هیجان کمپینی نیست. اصل پروژه مدتها پیش در اندیشکدههای امنیتی اسرائیل طراحی شده بود. جایی که مردخای کیدار افسر سابق موساد، برنامه تجزیه ایران به شش کشور را آشکارا مطرح کرد و مسئله قومیتها را «شاهراه فروپاشی» نامید.
در همین امتداد، گزارش «نیوزویک» تأکید کرده اسرائیل «اقلیتهای قومی» را سلاح پنهان خود نگه داشته تا هنگامی که درگیریها میان تهران و تلآویو اوج گرفت، این سلاح فعال شود. اکنون، بر اساس همان طرح، رضا پهلوی به عنوان رابط میدانی برای پیوند تجزیهطلبان و اپوزیسیون انتخاب شده است.
چهره واقعی پروژه؛ از غزه تا تهران
حمایت آشکار خانواده پهلوی از حملات اسرائیل به ایران و جنایات علیه مردم غزه، تنها یک موضع سیاسی نیست؛ شاخص وفاداری به حامیان خارجی است. همسر پهلوی، در روزی که تصاویر کودکان شهید در غزه جهان را تکان داد، هشتگ «اسرائیل بزن» منتشر کرد؛ و پهلوی، ایران را مقصر جنگ معرفی کرد تا نشان دهد همپیمان تلآویو است.
این همسویی قلبی و رسانهای با اسرائیل، با گزارش هاآرتص وارد مرحلهای رسمی شد:
بهکارگیری اکانتهای جعلی و هوش مصنوع برای ساختن چهرهای کاریزماتیک از پهلوی و هدایت نارضایتیها به سمت «آشوب مسلحانه».
در این روایت، او نه نماینده مردم ایران، که ابزار اجرای یک سناریوی امنیتی است؛ سناریویی که برایش نقشی موقت تعریف کرده؛یا تجزیه ایران یا سوریهایسازی کشور.
وقتی مردم معادله را برهم میزنند
اسرائیل در یکی از مهمترین محاسبات خود شکست خورده است؛ در ایران، مردم بازیگر اصلی هستند، نه گروههای اجارهای.
همان مردمی که در اوج جنگ روایتها، اجازه ندادند دستگاه رسانهای دشمن، جنگ را به داخل خانههایشان بیاورد؛ اکنون در برابر پروژه آشوب نیز، اصلیترین سد امنیت ملیاند.
نتیجهگیری
پروژه جدید تلآویو – با محوریت رضا پهلوی – آخرین تلاش برای احیای یک رؤیای قدیمی است؛ ایران بدون ثبات، منطقه بدون قدرت.
اما تاریخ بارها نشان داده است؛ ایران، کشوری نیست که آیندهاش در اتاقهای فکر بیگانه رقم بخورد.ملت ایران، بزرگتر از هر توطئهای است که در تلآویو نوشته میشود.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟