رسانه تصویری خبر۲۴

آزمون سخت مسئولیت اجتماعی رئیس دولت

آزمون سخت مسئولیت اجتماعی رئیس دولت

فضای سیاسی و اجتماعی ایران این روزها،بیش از هر زمان دیگری، نیازمند کلامی امیدبخش، متحدکننده و واقع‌بینانه است.

- اندازه متن +

گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ مهدیه سادات حسینی نسب،

فضای سیاسی و اجتماعی ایران این روزها،بیش از هر زمان دیگری، نیازمند کلامی امیدبخش، متحدکننده و واقع‌بینانه است. در شرایطی که جامعه با چالش‌های اقتصادی و اجتماعی متعددی دست و پنجه نرم می‌کند، انتظار می‌رود که مسئولان ارشد، به ویژه کسانی که سابقه‌ای طولانی در عرصه مدیریت و سیاست دارند، با دقت و احتیاط بیشتری سخن بگویند. اظهارات اخیر مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور کشورمان، اما در کانون توجهات و انتقادات قرار گرفته است. عباراتی چون “گرسنه‌ایم”، “تهران باید تخلیه شود” و “کارمندان دولت مرخص شوند” که اکثرا اواخر هفته هم مطرح شده، نه تنها راه‌حلی عاجل ارائه نمی‌دهد، بلکه به نظر می‌رسد پنجشنبه و جمعه را به “آخر هفته ناامیدی” برای بسیاری از شهروندان تبدیل کرده است.

مسعود پزشکیان را عموماًبه عنوان چهره‌ای می‌شناسند که بر “وفاق ملی” و “همبستگی اجتماعی” تأکید دارد. سابقه طولانی او در مجلس شورای اسلامی و نقش‌های اجرایی، این تصویر را از او در اذهان عمومی تقویت کرده است. بسیاری، او را سیاستمداری می‌دانند که در گفتار عمومی خود سعی در کاهش تنش‌ها و ایجاد فضایی برای گفت‌وگو دارد. اما اظهارات اخیر او در یک برنامه تلویزیونی، این تصویر ثابت را با چالشی جدی مواجه کرده است. این پرسش مطرح می‌شود که چگونه چهره‌ای که خود را حامی انسجام اجتماعی می‌داند، با بیانی این چنین شکننده و هشدارآمیز، به گسترش دامنه ناامیدی در جامعه کمک می‌کند؟

از واقع‌نمایی تا فاجعه‌سازی

بدون شک،بخشی از اظهارات پزشکیان را می‌توان تلاشی برای بیان واقعیت‌های سخت اقتصادی تفسیر کرد. او با بیان “گرسنه‌ایم” شاید قصد داشته فشار معیشتی بر مردم را به زبانی صریح انتقال دهد. اما مسئله اینجاست که در مقام یک معاون اول رئیس‌جمهور، بیان مشکل تنها نیمی از راه است. نیم دیگر، ارائه راهکار، ایجاد انگیزه و هدایت افکار عمومی به سمت چاره‌جویی است. وقتی سخن از “تخلیه تهران” به میان می‌آید، این پرسش پیش می‌آید که آیا این یک راهکار عملی و قابل اجراست یا بیشتر شبیه به یک اعلام وضعیت قرمز بدون ارائه نقشه راه؟ چنین بیانی‌هایی می‌تواند به سادگی به “فاجعه‌سازی” تعبیر شود و اضطراب عمومی را افزایش دهد.

همچنین، پیشنهاد “مرخص شدن کارمندان دولت” اگرچه ممکن است با نیت کاهش هزینه‌ها مطرح شده باشد، اما بدون ارائه بسته‌های حمایتی جایگزین و برنامه‌ریزی دقیق، تنها بر دغدغه‌های معیشتی قشر بزرگی از جامعه می‌افزاید. این گونه اظهارات، به جای ایجاد اعتماد، این حس را در مردم به وجود می‌آورد که دولت خود را در بن‌بست کامل می‌بیند و راهکاری به جز اقدامات شبه-آنی و بدون پشتوانه ندارد.

تبعات گفتارهای بی‌پروا

تأثیر چنین سخنانی فراتر از جلسات دولتی و بحث‌های رسانه‌ای است.وقتی این کلمات از زبان یکی از بالاترین مقامات اجرایی کشور شنیده می‌شود، به سرعت در فضای مجازی و محافل عمومی پخش می‌شود و روحیه جمعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. “آخر هفته” که باید زمان استراحت، تجدید قوا و بودن در کنار خانواده باشد، با شنیدن چنین اخبار هشدارآمیزی، به زمانی برای تشویش و نگرانی از فردا تبدیل می‌شود. این ناامیدی تنها یک حس انتزاعی نیست؛ می‌تواند بر کاهش انگیزه کار و تلاش، افزایش استرس و حتی تضعیف سرمایه اجتماعی تأثیر مستقیم بگذارد.

این بحث به معنای توقع شعارهای پوچ و امیدهای واهی از سوی مسئولان نیست.مردم ایران به اندازه کافی هوشمند هستند که واقعیت‌ها را درک کنند. آنچه مورد انتظار است، “صداقت همراه با مسئولیت” است. یک مدیر ارشد می‌تواند مشکلات را با صراحت بیان کند، اما در گام بعدی باید نشان دهد که برای این مشکلات، برنامه و راهکار دارد. او باید بتواند حتی در سخت‌ترین شرایط، نقش یک هدایتگر امیدوار را ایفا کند؛ کسی که اگر از “گرسنگی” سخن می‌گوید، در همان نفس، از برنامه‌هایش برای “تأمین نان” نیز می‌گوید.

پزشکیان، با سابقه و اعتباری که دارد، بیش از بسیاری از همکارانش از این “سرمایه اعتماد” برخوردار است. هدر دادن این سرمایه با اظهارات شتابزده و بدون پی‌گیری عملی، نه تنها به حل مشکلات کمک نمی‌کند، بلکه اعتماد باقی‌مانده مردم به ساختار حاکمیتی را نیز تحلیل می‌برد.

فراخوانی برای بازگشت به اصول وفاق

مسعود پزشکیان در جایگاهی قرار دارد که کلماتش وزن سنگینی دارند.اظهارات اخیر او، فارغ از نیت پشت آن، در عمل به گسترش ناامیدی و اضطراب در جامعه دامن زده است. این رویکرد، در تناقض آشکار با تصویر رایج از او به عنوان چهره‌ای برای وفاق و همبستگی است.

از پزشکیان و تمامی مسئولان باید خواست که در بیان مسائل، به تبعات اجتماعی کلمات خود توجه بیشتری داشته باشند. مدیریت کشور تنها در اداره وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها خلاصه نمی‌شود؛ “مدیریت امید” و “رهبری روانی جامعه” نیز بخشی جدایی‌ناپذیر از این مسئولیت خطیر است. پنجشنبه و جمعه، و در واقع هر روز هفته، نباید با گفتارهایی به “آخر هفته ناامیدی” برای ملتی تبدیل شود که شایسته شنیدن سخنی متعادل، مسئولانه و امیدآفرین هستند. زمان آن رسیده که پزشکیان و هم‌قطارانش، بار دیگر اصول “وفاق” را که خود بر آن تأکید دارند، نه تنها در شعار، که در شیوه گفتار و عمل روزمره خود نیز تجلی بخشند.

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *