رسانه تصویری خبر۲۴

تحلیلی بر علل بحران هویتی، اجتماعی و سیاسی جبهه اصلاحات در ایران امروز

تحلیلی بر علل بحران هویتی، اجتماعی و سیاسی جبهه اصلاحات در ایران امروز

در جدیدترین سند محرمانه کمیته سیاسی جبهه اصلاحات خطاب به محمد خاتمی، ایران را در «یکی از مخاطره‌آمیزترین دوره‌های تاریخی» تصویر کرده‌اند و از ناتوانی آشکار دولت در اداره امور سخن رانده‌اند.

- اندازه متن +

گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ کشور در لبه پرتگاه یا تاکتیک کهنه بزرگ‌نمایی؟

در جدیدترین سند محرمانه کمیته سیاسی جبهه اصلاحات خطاب به محمد خاتمی، ایران را در «یکی از مخاطره‌آمیزترین دوره‌های تاریخی» تصویر کرده‌اند و از ناتوانی آشکار دولت در اداره امور سخن رانده‌اند. این گزارش اختصاصی اثبات می‌کند که چنین بزرگ‌نمایی‌هایی نه انعکاس دقیق وضعیت میدانی، بلکه بخشی از یک الگوی فرسوده است که اصلاح‌طلبان بیش از سه دهه برای حفظ بقای سیاسی خود به کار بسته‌اند.

کوشش برای نوسازی گفتمان؛ پذیرش شکست الگوی دهه ۷۰

سند تأکید دارد که «اصلاح‌طلبی امروزی نمی‌تواند کپی دهه هفتاد باشد» و باید همگام با زنان، جوانان، کارگران و معلمان حرکت کند. این جمله، اعتراف آشکار به بی‌ثمری مدل‌های پیشین است. جبهه اصلاحات هنوز در ایجاد ارتباط اصیل و ماندگار با توده‌های اجتماعی درمانده و تلاش کنونی بیشتر به بازسازی ظاهری اعتبار ازدست‌رفته معطوف است تا ارائه تحلیل‌های واقع‌گرا و عملیاتی.

بزرگ‌نمایی به جای کسب قدرت؛ الگویی ریشه‌دار

مرور تاریخ این جریان نشان می‌دهد هرگاه سهم قدرت کاهش یافته، حجم بحران‌ها را باد کرده‌اند تا خود را «تنها گزینه نجات» معرفی کنند و حاکمیت را به عقب‌نشینی وادارند. این شیوه در عمل به ابزاری تبلیغاتی برای تثبیت حضور در فضای رسانه و سیاست بدل شده و کمترین تأثیری بر رفع چالش‌های اساسی کشور نداشته است.

نسل نو و بن‌بست راهبرد ترس‌افکنی

سند، زنان و جوانان را کانون نوسازی گفتمان می‌داند، اما نسل تازه به ایجاد انگیزه و اعتماد واقعی نیاز دارد، نه تشدید حس ناامنی. راهبرد ترس‌افکنی که سال‌ها محور اصلی فعالیت اصلاح‌طلبان بوده، اکنون نه تنها کشش خود را از دست داده، بلکه شکاف نسل‌ها را عمیق‌تر کرده و بی‌اعتمادی را به یک فرهنگ تبدیل می‌کند.

پراکندگی درونی

جبهه اصلاحات امروز جریانی یکدست نیست: عده‌ای درون‌سازمانی و خواهان کرسی رسمی، عده‌ای منتقد و بریده از سابقه، برخی بی‌تحرک و گروهی به فکر «اصلاحات خارج از دایره قدرت». این تشتت و خودبزرگ‌بینی داخلی، توان عملی را مختل کرده و بزرگ‌نمایی را به حربه‌ای صرفاً رسانه‌ای تقلیل داده است.

تثبیت تصویر بی‌ثمر

در حالی که شعار همسویی با جامعه مدنی سر داده می‌شود، ترس‌افکنی عملی منجر به نهادینه شدن تصویر «نخبگان حاشیه‌نشین و بی‌ثمر» در ذهن شهروندان شده است. این روش نه تنها سرمایه اجتماعی فرسوده را ترمیم نمی‌کند، بلکه نسل‌های نو را از سیاست گریزان کرده و به سمت یأس و انفعال می‌راند.
در مجموع باید گفت، بزرگ‌نمایی بحران توسط اصلاح‌طلبان، ترکیبی حساب‌شده از نوسازی گفتمان، تلاش برای احیای پایگاه و حفظ سایه رسانه‌ای است، اما فاقد دغدغه واقعی برای کشور یا تحلیل دقیق شرایط ملی. تا زمانی که این جریان به تحول ساختاری در راهبرد و بازسازی اعتماد عمومی تن ندهد، ترس‌افکنی‌هایش صرفاً «نمایش نخبگان حاشیه‌نشین» خواهد ماند؛ نمایشی که نسل جوان را نه به کنشگری سیاسی، بلکه به انزوای عمیق‌تر و بی‌اعتمادی مزمن هدایت می‌کند.

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *