گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ امیرعباس رسولی،
رژیم صهیونیستی به حمایت های بی دریغ ایالات متحده امریکا و کشورهای اروپایی به مدت ۲ سال هر گونه اقدام ضد بشری که جهت کشتار بی رحمانه مردم غزه نیاز بود را صورت داد و طی هفته های پس از صلح قاهره، با کمک های گسترده همان کشورها در صدد است تا عملاً نوار غزه را به عنوان مستعمره غرب تبدیل کند.
کلید واژه به ظاهر معتبر برای به بند کشیدن مردم غزه، «صلح» است، صلحی که لقلقه زبان دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو است و هر بار که نیاز بود حقوق بدیهی یک کشور را مورد هجوم قرار دهند از این کلید واژه استفاده می کنند، به طوری که پس از حمله به تمامیت ارضی کشورمان بارها اعلام کردند که خواهان صلح از دریچه قدرت هستند!
طبیعی است برای تجدید تجاوز به سرزمین های اشغالی تولید ادبیات جدید برای فریب افکار عمومی یک نیاز ضروری است و دستاویز قرار دادن شورای امنیت سازمان ملل برای بهره گیری از این فضا یک ضرورت حیاتی به شمار می رود.
رژیم صهیونیستی چنانچه از حمایت های گسترده ایالات متحده آمریکا و بویژه دونالد ترامپ طی یک سال اخیر منتفع نبود نمی توانست براحتی تمام اصول و قواعد بدیهی حقوق بین الملل را زیر پا گذاشه و به هیچ مرجع و مقامی نیز در عرصه جهانی پاسخگو نباشد.
در همین باره میدل ایست آی در گزارشی نوشته است: ریشهکنی غزه تنها با نابودی کامل حقوق بینالملل – نظم جهانی حقوقی که دههها پیش برای جلوگیری از جنگ جهانی سوم و وحشت هولوکاست ایجاد شده بود – محقق میشود. شورای امنیت با پایان یافتن آن دوران، با ۱۳ رأی موافق و بدون رأی مخالف، «طرح صلح» ترامپ برای غزه را تأیید کرد و تنها روسیه و چین جرأت کردند از رأی دادن خودداری کنند. نمایندگان مخالف این نظم حقوقی در حال فروپاشی – از قضات دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) گرفته تا «فرانچسکا آلبانیز»، کارشناس حقوقی سازمان ملل برای سرزمینهای اشغالی – توسط دولت ترامپ، منزوی، بدنام و تحریم شدهاند. به نظر نمیرسد کسی حاضر باشد از آنها دفاع کند.
آلمان حامی سرسخت اسرائیل برای نسل کشی
در بخش دیگری از گزارش آمده است: کاملاً برعکس. آلمان، که نسلکشیهای وحشیانهاش در سراسر اروپا بیش از ۸۰ سال پیش، زمانی آن را به یک کشور منفور تبدیل کرد و زمینهساز ایجاد نظم قانونی جدید شد، اکنون با اطمینان خاطر، در نقض همین قوانین پیشرو است. این کشور تأمین سلاحهای مورد نیاز اسرائیل برای ادامه کشتار را از سر گرفته است و این تصمیم را با این توجیه که اسرائیل در طول «آتشبس» دوپهلوی ترامپ، فلسطینیهای کمتری را به قتل میرساند، توجیه میکند.
حتی «صلح» فعلی به اسرائیل اجازه میدهد حدود ۵۸ درصد از غزه را در یک «منطقه سبز» خالی از سکنه اشغال کند و عملاً این سرزمین را برای آیندهای قابل پیشبینی تقسیم کند. اسرائیل روزانه خانوادههایی را که در خرابههای داخل این منطقه محصور که «منطقه قرمز» اعلام شده، پناه گرفتهاند، بمباران میکند. و همچنان مانع ورود غذا و دارو، از جمله مسکن موقت مورد نیاز، در حالی که بارانهای زمستانی این منطقه را فرا میگیرد، میشود. آیا این همان چیزی است که «کاندولیزا رایس»، وزیر امور خارجه بوش، ۱۹ سال پیش، هنگام صحبت از «درد زایمان دردناک خاورمیانه جدید» در آینده، منظورش بود؟
قطعنامه ۲۸۰۳ سازمان ملل، ترامپ را به ارباب فئودال فاسد غزه تبدیل میکند. به گفته ترامپ، نوکران او در به اصطلاح «هیئت صلح» «شامل قدرتمندترین و محترمترین رهبران جهان» خواهند بود. آنها حداقل برای دو سال آینده – و بدون شک بسیار فراتر از آن – بر ویرانههای این منطقه محصور، قدرت حاکمیتی خواهند داشت. این هیئت تصمیم خواهد گرفت که غزه چگونه اداره شود، مرزهای آن چگونه تشکیل میشود، چگونه یا آیا بازسازی شود و چه زندگی اقتصادی مجاز است. ایالات متحدهای که اکنون سرنوشت غزه را در دست دارد، همان آمریکایی است که دو سال گذشته را صرف مسلح کردن اسرائیل کرده است.
آن سلاحها، با خاک یکسان کردن غزه، پاکسازی قومی ۲ میلیون نفر از خانههایشان و کشتار جمعی را که توسط هر گروه بزرگ حقوق بشر و نهاد حقوقی بینالمللی به عنوان نسلکشی شناخته شده است، ممکن ساختند.
«طرح صلح» ترامپ معادل نظم بینالمللی است که یک کودکآزار سریالی محکوم را مسئول یک مدرسه ابتدایی کند.
هیچ نیروی حافظ صلح سازمان ملل در غزه وجود نخواهد داشت تا سعی در محافظت از مردم آن داشته باشد. این امر به راحتی نقاب نسخه ترامپ از «صلح» رابر می دارد.
بندهای عجیب و غریب طرح صلح ترامپ
در بخش دیگری از گزارش از بندهای عجیب طرح صلح ترامپ سخن به میان آمده است، آنجایی که آمد و شد ساکنان نوار غزه به صورت غیر معمول و بسیار بحث برانگیزی تحت کنترل قرار می گیرند: ظاهراً به فلسطینیها اجازه ورود به این «جوامع امن» داده خواهد شد، اما تنها در صورتی که بتوانند ثابت کنند که خود یا خانوادههایشان هیچ ارتباطی با حماس، دولت غزه، برای نزدیک به دو دهه نداشتهاند. این لزوماً بخش بزرگی از جمعیت را از این امر مستثنی خواهد کرد. احتمالاً هر جای دیگر غزه «ناامن» باقی خواهد ماند – به این معنی که اسرائیل مانند الان، دست باز برای بمباران آن خواهد داشت، به این بهانه که این مناطق همچنان پایگاههای حماس هستند. این امر به نفع تمام نقاط قوت اسرائیل خواهد بود. این امر خانوادههای فلسطینی را تحت فشار قرار میدهد که تکرار سیستم کنترلی است که اسرائیل دههها در آن تخصص داشته است.
مقامات اسرائیلی همچنین اغلب قبل از صدور مجوز سفر پزشکی به خارج از غزه برای بیماران یا مجروحان، خواستار همکاری بودند. استخدام خبرچینها در درجه اول برای ایجاد تفرقه در جامعه فلسطین و گسترش بیاعتمادی و اختلاف طراحی شده است.
این «جوامع امن» جدید، از طریق یک سیستم حمایتی و امتیازی، به باندهای تبهکار انگیزه بیشتری برای تبانی با اسرائیل میدهند و به آن کمک میکنند تا جنگ داخلی در غزه را ادامه دهد تا این سرزمین را برای همیشه غیرقابل کنترل کند – و امتناع اسرائیل از پذیرش دولت فلسطین را توجیه کند. در هر زمینه دیگری، آنچه همه اینها به آن منجر میشود، روشن است: یک باجخواهی محافظتی که اکنون توسط رئیس گانگسترهای آمریکایی رهبری میشود.
با این حال، واقعیت این است که «طرح صلح» ترامپ هرگز به طور معناداری محقق نخواهد شد – و قرار هم نیست که محقق شود. غزه در حال حاضر یکی از پرجمعیتترین مکانهای روی زمین بود. چگونه جمعیت بازمانده دو میلیونی آن در نیمی از فضا، بدون خانه و تمام بیمارستانها و مدارس آن یا بمباران شده و به ویرانه تبدیل شده یا از دسترس خارج شدهاند، فشرده شدهاند؟
در حقیقت، این صرفاً راهی برای توجیه طولانی کردن یک جهنم زنده برای مردم غزه تحت پوشش یک «طرح صلح» است. همدستی رهبران غربی در نسلکشی آنقدر آشکار شده بود که پنهان کردن آن غیرممکن بود. اکنون به جای اینکه مقامات نظامی اسرائیل در رادیو دروغهای آشکاری در مورد هدف قرار دادن فقط حماس منتشر کنند، مقامات آمریکایی – با کمک تیمهای روابط عمومی بسیار زیرکتر – توضیح خواهند داد که چگونه با وجود مشکلات غیرقابل عبور برای بهبود وضعیت فلسطینیها تلاش میکنند.
هر کسی که از ورود به منطقه سبز منع شود، به عنوان حماس یا متحد حماس معرفی خواهد شد. خانوادههایی که در منطقه قرمز با بمبهای آمریکایی کشته شدهاند، طبق تعریف تروریست خواهند بود. رسانههای غربی سرانجام آرام خواهند شد، زیرا خبرنگاران همدست نسلکشی آنها به غزه هدایت میشوند – اما فقط به منطقه سبز. در آنجا، آنها در اطراف “جوامع امن” نمونه راهنمایی میشوند، جایی که میتوانند خود را با پخش فیلمهایی از فلسطینیهای رنجدیده که از حماس فرار میکنند و به آنها مهلت داده میشود، سرگرم کنند. در همین حال، اکثریت قریب به اتفاق فلسطینیها بدون سرپناه و کمکهای قابل توجه، بدون بیمارستان و مدرسه برای فرزندانشان، برای زنده ماندن در زمستان تلاش خواهند کرد. همه اینها در حالی است که اسرائیل آنها را بیهدف بمباران میکند.
سکوت کشورهای مسلمان در برابر صلح ضدانسانی ترامپ
بر اساس آنچه این رسانه معتبر غربی منتشر کرده است اجرایی شدن طرح صلح دونالد ترامپ را باید تبدیل غزه به جهنمی جدید برای ساکنان آن معنا شود، جایی که ساکنان باریکه غره با تراکم جمعیت بسیار خیره کننده قرار است بخش بسیار مهمی از همین نواره را از دست داده و با تراکم بسیار فشرده تر از گذشته به زندگی ادامه دهند البته به شرط آنکه بی دلیل توسط موشک ها و پهبادهای رژیم صهیونیستی حق حیات داشته باشند.
واقعیت طرح های به ظاهر انسانی و حقوق بشری غرب این است که در پس یک اقدام دیپلماتیک، حمله به ساده ترین حقوق انسانی و بشری را در سر می پرورانند و امروز دونالد ترامپ همانند اسلاف خود یکبار دیگر روی بشریت را با یک طرح ضد حقوق بشری سفید کرده است و کمافی سابق مقامات دولت های مسلمان نظاره گر چنین اقدامی هستند!
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟