به گزارش خبر ۲۴؛ صحنهای که در آن بازیگران اصلی نه به ارزیابی پیامدهای جهانی تصمیماتشان میاندیشند، بلکه مانند کودکان شکستخورده، مشغول نامسازی و قدرتنماییهای کودکانه هستند. برای درک ژرفای این سقوط رفتاری، نیاز به تشخیص کارشناسانه از درون جامعه آمریکا است. جالب است که تیزبینترین نقدها نسبت به این وضعیت، از سوی یکی از کهنترین و معتبرترین رسانههای روشنفکری این کشور یعنی مجله آتلانتیک منتشر شده است.
تشخیص یک رسانه آمریکایی: حکمرانی «کودکان شکستخورده»
بر اساس تحلیلی که اخیراً در مجله آتلانتیک منتشر شده، اقدامات دولت فعلی آمریکا مانند تغییر نام مرکز کندی به «مرکز ترامپ-کندی» یا دستور برای نامیدن خلیج مکزیک به «خلیج آمریکا»، فراتر از سیاستگذاری عادی است. این نشریه معتبر آمریکایی در یادداشتی به قلم یکی از تحلیلگرانش، این رفتارها را نشانهای از «الگوهای رفتاری کودکان شکستخورده» در رأس هرم قدرت این کشور دانسته است.
آتلانتیک تأکید میکند که این رهبران «هرگز معنای رفتار بزرگسالانه را درک نکردهاند» و فاقد کوچکترین حس آیندهنگری هستند. آنها نمیدانند که تاریخ، حتی تاریخ کوتاهمدت سیاسی، سرانجام بر این نمایش کودکانه خط بطلان میکشد و نامهای جادویی که ابداع کردهاند، پاک خواهد شد. این مجله از کارگزاران فعلی حکومت آمریکا با عنوان «موجودات رقتانگیز و توخالی» یاد میکند که با اضطراب دائمی باطل شدن جادویشان زندگی میکنند. این تشخیص یک نهاد رسانهای شاخص آمریکایی، گواهی متقن بر فرورفتن کاخ سفید در ورطه بلوغنیافتگی است.
نمایش بچگانه در عرصههای حیاتی
این سندروم رفتاری تنها به تغییر نامهای نمادین محدود نمانده و به عرصههای جدیتری نیز کشیده شده است. برای نمونه، پیتی هگستت، وزیر دفاع جدید آمریکا، با یک «حیلهگری نوجوانانه»، نامهای کنفدراسیون را که نماد تاریخ نژادپرستانه جنوب این کشور است، به پایگاههای نظامی بازگردانده است. این اقدام، بازی خطرناکی با نمادهایی است که جامعه آمریکا سالها برای کنار گذاشتن آنها تلاش کرده و اکنون به عنوان ابزاری برای قدرتنمایی کودکی که وزیر دفاع شده، مورد استفاده قرار میگیرد.
این کودکمحوری حتی در سختگیرانهترین تصمیمات امنیتی نیز رخنه کرده است. تصمیم جنجالی دولت آمریکا برای ممنوعیت ورود هواداران کشورهایی مانند ایران به جام جهانی ۲۰۲۶، نمونهای از این رفتارهای شتابزده و نمایشی است. در حالی که روح ورزش مبتنی بر صلح و ارتباطات فرامرزی است، این تصمیم حکمرانی را به سطح یک تنبیه کودکانه تنزل داده است.
نظام بینالملل در زمینبازی کودکان
پیامد این حکمرانی کودکانه چیزی جز «فرسایش ویرانگر اعتبار و اطمینان» بینالمللی نیست. هنگامی که رهبر یک ابرقدرت مانند یک «بچه بدخلق» رفتار میکند و بر اساس کینهجوییهای شخصی یا نیاز سیریناپذیر به تمجید عمل میکند، دیگر نمیتواند متحدان را حفظ کند یا دشمنان را مهار نماید. جهان شاهد است که چگونه یک اشتباه دیپلماتیک یا تکبر یک مقام در چنین فضایی میتواند همه را تا آستانه بحرانهای غیرقابل کنترل پیش ببرد.
همچنان که مجله آتلانتیک هشدار داده، مشکل اصلی این است که این «کودکان شرور غرق در خیالات جادویی» اکنون بر مسند ریاست جمهوری و وزارتخانههای کلیدی آمریکا تکیه زدهاند. آنها با توهم تغییر واقعیت از طریق نامگذاریهای نو، نه تنها به بنیانهای دموکراسی داخلی آسیب میزنند، بلکه نظم جهانی را به بازیای خطرناک میکشند که قواعدش را خودشان—و غالباً به صورت لحظهای—تعریف میکنند.
آیندهای که کودکان نمیبینند
تحلیل آتلانتیک تصویری غمانگیز از وضعیت کنونی ارائه میدهد: موجوداتی که با خلأ درونی و اضطراب عمیق سعی دارند با طلسمهای کلامی و اقدامات نمایشی، شکستهای گذشته خود را جبران کنند و بر ترس از نادیده گرفته شدن غلبه نمایند. تراژدی در اینجاست که زمینبازی این کودکان اقتصاد جهانی، امنیت بینالمللی و جان میلیونها انسان است.
نکته پایانی این گزارش آتلانتیک دورنمایی گویا ترسیم میکند: «آنها فاقد حس آیندهنگری هستند و نمیدانند که نام ترامپ روزی از دیوارها تراشیده خواهد شد و هرکسی با قضاوت سیاسی میداند کارهایشان خنثی میشود». اما پرسش این است که هزینه این دوره گذرای کودکمحوری، که توسط معتبرترین رسانههای خود آمریکا نیز محکوم شده، برای اعتبار این کشور و ثبات جهان چقدر خواهد بود؟ به نظر میرسد تاریخ پاسخ این پرسش را با بهایی گزاف ثبت خواهد کرد.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟