رسانه تصویری خبر۲۴

نقشه سوریه در حکومت جولانی بدون جولان

نقشه سوریه در حکومت جولانی بدون جولان

انتشار نقشه‌ای از سوریه بدون جولان در دسامبر ۲۰۲۵، پرده از واقعیت تلخ حکومت جولانی برداشت: جریانی که برای بقای قدرت خود حاضر است از تمامیت ارضی و حافظه تاریخی کشور چشم‌پوشی کند.

- اندازه متن +

به گزارش خبر۲۴،در شامگاهی از دسامبر ۲۰۲۵، دستگاه دیپلماسی منتسب به «جولانی» تصویری منتشر کرد که ظاهراً ساده و عادی به نظر می‌رسید، اما در واقع پرده از رسوایی سیاسی تازه‌ای برمی‌داشت: نقشه‌ای از سوریه که با حذف «بلندی‌های جولان»، عملاً تیر خلاصی بر ادعاهای ملی‌گرایانه این حکومت و گروه تروریستی وابسته به آن، «هیئت تحریرالشام»، وارد می‌کرد.منطقه‌ای که اکنون به حاشیه رانده شده، گویی در قاموس سیاسی جدید دمشق دیگر جزئی از پیکره سوریه محسوب نمی‌شود. این حذف، فراتر از یک خطای گرافیکی یا سهل‌انگاری فنی است؛ بازتابی از هویتی متزلزل و سرکوبگر است که برای بقای قدرت خود، آماده است از بخش‌هایی از تمامیت ارضی و حافظه تاریخی کشور چشم‌پوشی کند.

نقشه‌ها به مثابه بیان سیاست
نقشه‌ها در عرصه سیاست، صرفاً خطوط و رنگ روی کاغذ نیستند؛ آن‌ها اعلامیه‌ای رسمی از میزان التزام یک حاکمیت به تمامیت ارضی و هویت ملی‌اند. وقتی مدعیان قدرت، بخشی از خاک کشور را از نقشه رسمی حذف می‌کنند، در واقع دست به «معامله‌ای معنایی» می‌زنند؛ معامله‌ای که ارزش وطن و مشروعیت ملی را فدای مصلحت‌های مقطعی می‌کند. حذف جولان، نشانه آشکار انحراف این جریان از اصول حکمرانی و اراده ملی است، و گسست از اصالت‌های تاریخی و هویتی سوریه را برجسته می‌سازد.
اعتراف غیرعلنی به حراج حاکمیت
نقشه بدون جولان، تنها یک خطای گرافیکی نیست؛ بلکه پرده‌ای نمادین از واقعیتی تلخ است. پنج دهه تلاش برای تأکید بر «آزادی جولان» در سخنرانی‌ها و اسناد دیپلماتیک، امروز با حذف سرد و بی‌سروصدای آن، جای خود را به دگردیسی خطرناک در ادراک حاکمان جولانی داده است.
سوریه در ۲۰۲۵ دیگر دولت‌مرکزی یکپارچه نیست؛ موزاییکی از مناطق تحت نفوذ و درگیری است که مرزهای سیطره با خطوط وابستگی به بیگانگان گره خورده است. حکومت جولانی زمین را نه با نگاه ملی، بلکه با منطقی صرفاً «اداری» می‌نگرد؛ حفظ پایگاه‌های نفوذ و بقا بر صیانت از مرزها و هویت ملی ارجح شده است.نقشه منتشرشده اعترافی ضمنی به این واقعیت است: حتی روی کاغذ هم، جولانی‌ها نمی‌توانند حاکمیت کامل خود بر تمام خاک سوریه را تصور کنند.
جغرافیای تسلیم و تقسیم نفوذ
در جنوب، اسرائیلی‌ها با تکیه بر توافقات امنیتی پنهان، قواعد خود را تحمیل می‌کنند. در شمال، نوار نفوذ ترکیه از طریق شوراهای محلی برافراشته است. شرق، زیر چتر آمریکا و شبکه‌های «قسد» قرار دارد و ساحل، میدان حضور نظامی و اقتصادی روسیه است.سوریه‌ی جولانی دیگر میدان جنگ شعله‌ور گذشته نیست، اما همچنان خارج از اراده ملی است. هر نقشه‌ای که این حکومت صادر می‌کند، نشان می‌دهد که «سوریه ممکن» چگونه تعریف می‌شود و چه بخشی از تاریخ و خاک کشور قربانی مصلحت‌های حاکمیت ناقص شده است. حذف جولان، نه تنها نادیده گرفتن اشغال نیم‌قرنه است، بلکه اعتراف ذلیلانه به این واقعیت است که جولانی‌ها خود را شایسته نمایندگی از خاکی نمی‌دانند که عملاً در کنترلشان نیست.عادی‌سازی تسلیم
برخی مقامات جولانی حذف بلندی‌های جولان را «خطای گرافیکی» خواندند؛ اما در سیاست، هیچ خطایی بی‌غرض نیست. وقتی بخشی از نقشه رسمی حذف می‌شود، روایت ملی نیز از آن پاک می‌شود. جولان، نماد کرامت ملی و آخرین سنگر مقاومت در تخیل هر سوری بود، اما امروز در اسناد جولانی به «فضای تهی» و «فراغ بصری» تبدیل شده است.
این اقدام، نوعی «عادی‌سازی تسلیم» است؛ نه در قالب مذاکرات دیپلماتیک، بلکه در مواجهه با واقعیت جدیدی که در آن نمادهای ملی به سکوت واداشته شده و مفهوم وطن به مرزهای «نفوذ اداری» تقلیل یافته است. همان‌طور که کاپلان می‌گوید: «دولت با نقصان خود کنار می‌آید تا صرفاً به بقای خود ادامه دهد.»
نقشه‌های دوران پسا-دولتاز زمان فروپاشی مفهوم «حاکمیت مطلق» در مشرق عربی، نقشه‌ها دیگر دارایی دولت‌ها را نشان نمی‌دهند؛ بلکه محدوده‌ای هستند که «اجازه دارند» داشته باشند. سوریه جولانی در ۲۰۲۵ چنین نقشه‌ای دارد:
شمال: تحت نفوذ مستقیم ترکیهشرق: زیر چتر آمریکا و شبکه‌های «قسد»جنوب: نظارت اسرائیلی-اردنی با هماهنگی واشینگتنساحل: حضور هر چند محدود نظامی و اقتصادی روسیه این نقشه‌ها، نه سند حاکمیت، بلکه ابزار مدیریت واقعیتی تکه‌تکه و تحت سلطه خارجی‌اند. حذف جولان، ادامه همان مسیر انحطاط است؛ جایی که نقشه از سند حاکمیتی به «برگه اداری» تبدیل شده است.
از وطن تا دستگاه اداریواکنش رسمی به این جنجال، سکوت بود؛ نه اصلاح، نه عذرخواهی. این سکوت خود سیاست است: «مدیریت انقباض»؛ پذیرش آنچه باقی مانده، بدون چالش با هیچ قدرتی. دولت جولانی دیگر نهاد ملی فراگیر نیست، بلکه «دستگاه اداری» است که تنها منابع و نفوذ محدود خود را مدیریت می‌کند.هر نقشه صادرشده، آزمونی است بر حافظه و هویت ملی. حذف جولان، گسست میان تاریخ و آینده است؛ دولتی که خاکش را به یاد نمی‌آورد، قدرت تخیل آینده خود را نیز از دست داده است.
نتیجه‌گیریجولانی‌ها خود را نه به‌عنوان بازیابی‌کننده سوریه، بلکه «اداره‌کننده جغرافیای ناقص» معرفی کرده‌اند. اما تاریخ نشان داده است که جغرافیا، هرچند در سیاست شکست بخورد، در حافظه و روان ملت‌ها شکست‌ناپذیر است. بازپس‌گیری سوریه زمانی آغاز می‌شود که نقشه نه سند اداری، بلکه «آرمان» باشد؛ وقتی تخیل جمعی زمین کامل خود را بازپس گیرد.
ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *