رسانه تصویری خبر۲۴

تعلل، سهم ایران را ترانزیت منطقه را می‌بلعد

تعلل، سهم ایران را ترانزیت منطقه را می‌بلعد

در حالی که همسایگان ایران با شتابی حساب‌شده در حال جذب بار مسیرهای ترانزیتی منطقه هستند، کندی تصمیم‌گیری و تأخیر در تکمیل کریدورهای حیاتی، آینده امنیت اقتصادی ایران در دهه‌های پیش‌رو را با پرسش‌های جدی مواجه کرده است.

- اندازه متن +

به گزارش خبر۲۴،رقابت کریدوری در منطقه وارد فاز تازه‌ای شده است؛ فازی که دیگر صرفاً بر سر «موقعیت جغرافیایی» نیست، بلکه بر محور سرعت اجرا، انسجام تصمیم‌سازی و توان جذب بار می‌چرخد. ایران اگرچه به ‌طور طبیعی در نقطه اتصال آسیای میانه، قفقاز، جنوب آسیا و آب‌های آزاد قرار دارد، اما شواهد میدانی نشان می‌دهد این مزیت راهبردی، در عمل آن‌گونه که باید به ثروت و قدرت ژئو‌اقتصادی تبدیل نشده است.در مقابل، کشورهایی مانند آذربایجان، ترکیه و قزاقستان با بهره‌گیری از سرمایه‌گذاری‌های هدفمند، اصلاح فرآیندهای لجستیکی-ترانزیتی و پیوند با بازیگران بین‌المللی، در حال تثبیت جایگاه خود در کریدورهای منطقه‌ای هستند. این کشورها نه‌تنها زیرساخت می‌سازند، بلکه هم‌زمان قواعد بازی ترانزیت را نیز بازنویسی می‌کنند؛ از دیجیتالی‌سازی مرزها گرفته تا تضمین سیر زمانی و کاهش ریسک برای صاحبان بار.در ایران اما، پروژه‌های کلیدی همچنان با تأخیرهای طولانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. نمونه شاخص آن راه‌آهن چابهار–زاهدان است که پس از حدود ۱۵ سال، اکنون وعده تکمیل آن تا پایان سال داده شده است. مسئله اینجاست که در این فاصله، بازار منتظر نمانده و بارهای ترانزیتی مسیر خود را از کریدورهای رقیب پیدا کرده‌اند؛ مسیری که بازگرداندن آن‌ها، به‌مراتب دشوارتر از جذب اولیه خواهد بود.کارشناسان حمل‌ونقل تأکید دارند که کریدورها صرفاً مسیر عبور کالا نیستند، بلکه ستون فقرات اقتصاد غیرنفتی محسوب می‌شوند. تکمیل به‌موقع این مسیرها می‌تواند هزینه حمل را کاهش دهد، صادرات را تقویت کند، اشتغال در بنادر و مناطق مرزی ایجاد کند و سرمایه خارجی جذب کند. در نقطه مقابل، هر ماه تأخیر، به معنای تقویت جایگاه رقبا در بازار ترانزیت است.

در کریدور شمال–جنوب، اتصال ریلی رشت–آستارا همچنان حلقه مفقوده‌ای است که مانع شکل‌گیری یک مسیر پیوسته و رقابتی می‌شود. این کریدور می‌تواند ایران را به مسیر اصلی اتصال روسیه و آسیای میانه به هند و جنوب آسیا تبدیل کند، اما بدون تکمیل این قطعات، مسیر ایران در مقایسه با گزینه‌های جایگزین جذابیت کمتری خواهد داشت.اهمیت پروژه چابهار–زاهدان نیز تنها به بعد داخلی محدود نمی‌شود. این خط ریلی، بندر اقیانوسی چابهار را وارد بازی بزرگ ترانزیت منطقه‌ای می‌کند و می‌تواند معادلات جنوب آسیا را به نفع ایران تغییر دهد؛ به‌ویژه در رقابت مستقیم با بنادر گوادر و کراچی پاکستان. تأخیر در این پروژه، عملاً به معنای واگذاری مزیت رقابتی به رقیب است.در کنار زیرساخت‌های سخت، موانع داخلی نیز نقش پررنگی در کاهش جذابیت مسیر ایران دارند؛ از فرسودگی ناوگان ریلی و بهره‌وری پایین عملیاتی گرفته تا طولانی بودن تشریفات گمرکی و عقب‌ماندگی در دیجیتالی‌سازی. در بازاری که «زمان» تعیین‌کننده است، این عوامل می‌تواند تصمیم صاحبان بار را تغییر دهد.تحولات ژئوپلیتیکی اخیر، از ناامنی مسیرهای دریایی تا اختلال در کانال سوئز، بار دیگر مسیرهای زمینی را در کانون توجه قرار داده است؛ فرصتی که اگر با واکنش سریع همراه نشود، به تهدیدی دیگر تبدیل خواهد شد.تحلیلگران معتقدند که آینده ترانزیت ایران بیش از هر چیز به چابکی در تصمیم‌سازی و عبور از تعلل‌های خارج از عرف بین‌المللی وابسته است؛ در غیر این صورت، ایران ممکن است از بازیگر کلیدی به تماشاگر رقابت کریدورها تبدیل شود.
ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *