گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ اینبار، تحریم نه در خلأ، بلکه در متن یک گذار جهانی اتفاق میافتد؛ گذار از سلطه مالی و سیاسی غرب به سوی ظهور قدرتهای شرقی و شکلگیری یک معماری چندقطبی جدید. در چنین وضعیتی، ایران میتواند از تهدید تحریم به فرصتی برای بازتعریف جایگاه خود در نظم نوین جهانی دست یابد.
در نگاه نخست، بازگشت احتمالی ایران ذیل تحریمهای فصل هفتم منشور ملل متحد بهظاهر تهدیدی جدی برای اقتصاد و تجارت کشور است. اما در واقعیت، این رخداد میتواند موتور یک «گذار استراتژیک» باشد؛ گذار از سیاستهای تدافعی و واکنشی به سیاستهای فعال و آیندهساز.
کلید این گذار در درک ظرفیتهای همکاری با قدرتهای شرقی نهفته است. چین و روسیه، دو بازیگر کلیدی در معادلات جهانی، امروز نهتنها مخالف تحریمهای غربیاند بلکه زیرساختهای مالی و تجاری مستقلی ایجاد کردهاند که میتواند سپر راهبردی ایران در برابر فشارها باشد. از عضویت کامل ایران در بریکس و سازمان همکاری شانگهای تا توسعه سیستمهای پرداخت جایگزین مانند CIPS و SPFS، همگی بسترهایی برای کاهش وابستگی به دلار و بیاثر کردن سلاح مالی آمریکا هستند.
در حوزه اقتصادی، تجربه روسیه در حفظ صادرات انرژی پس از تحریمهای گسترده، الگویی موفق برای ایران است. همزمان، چین با درگیری در جنگ تجاری با واشنگتن، بهدنبال تقویت مسیرهای تأمین انرژی از منابع غیرغربی است. این همگرایی منافع، فرصت بیبدیلی برای ایران فراهم میآورد تا با تعمیق «برنامه همکاری ۲۵ ساله» و سرمایهگذاری مشترک در زیرساختهای نفت، گاز، پتروشیمی، و حملونقل، نهفقط از فشار تحریم عبور کند بلکه بنیانهای توسعه درونزا را مستحکم سازد.
اما عبور از تحریم تنها در اقتصاد خلاصه نمیشود؛ بُعد ژئواکونومیک و لجستیکی ایران نیز کلیدی است. قرارگرفتن در نقطه تلاقی دو ابرپروژه «کریدور شمال–جنوب» و «ابتکار کمربند و راه»، ایران را به شاهراه طبیعی تجارت شرق و غرب تبدیل میکند. تکمیل این مسیرها، با سرمایهگذاری در بنادر جنوبی و شبکه ریلی، میتواند منبع پایداری برای ارزآوری و پیوند منافع قدرتهای بزرگ با ثبات ایران باشد.
از این منظر، راهبرد آینده ایران باید از «دور زدن تحریم» به «بازطراحی اقتصاد ملی در بستر نظم جدید جهانی» تغییر یابد. شکلگیری شرکتهای مشترک صنعتی، توسعه همکاریهای فناورانه در هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و صنایع پیشرفته با چین و روسیه، و پیوند دادن منافع اقتصادی آنان با رشد ایران، راهی برای تبدیل فشار به پیشران پیشرفت است.
در نهایت، فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند یک نقطه عطف تاریخی باشد؛ همانگونه که تحریمهای یکجانبه دهههای گذشته ایران را به خلاقیت و خوداتکایی سوق داد، بازگشت تحریمهای فصل هفتمی نیز میتواند موجب بازآرایی بنیادین راهبردهای کشور شود. اکنون، ایران در آستانه انتخابی سرنوشتساز قرار دارد: یا ماندن در مدار واکنش، یا تبدیل بحران به سکوی جهش در نظم چندقطبی آینده. نشانههای تحولات جهانی، آشکارا از گزینه دوم حمایت میکنند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟