به گزارش خبر۲۴، آنچه «گنبد آهنین» نامیده میشد، در میدان نبرد، تنها توری بود از توهم. موشکهای بالستیک، پهپادهای کمارتفاع، هایپرسونیکها و حملات سایبری و الکترونیکی، ستونهای این ساختار امنیتی را به لرزه انداختند.
تحلیل ساختار دفاعی رژیم صهیونیستی
سامانههای دفاعی چندلایه رژیم صهیونیستی برای مقابله با تهدیدات متنوع، از راکتهای کوتاهبرد تا موشکهای بالستیک دوربرد، طراحی شدهاند. این ساختار شامل موارد زیر است:
-سامانه پیکان (Arrow): طراحیشده برای رهگیری موشکهای بالستیک دوربرد در خارج از جو زمین، با برد عملیاتی تا ۲۴۰۰ کیلومتر.
-فلاخن داود (David’s Sling): متمرکز بر تهدیدات میانبرد، از جمله موشکهای کروز و پهپادها، با برد ۱۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر.
– گنبد آهنین (Iron Dome): مختص راکتها و خمپارههای کوتاهبرد (۴ تا ۷۰ کیلومتر)، با هدف حفاظت از مناطق مسکونی.
-تاد (THAAD): سامانه آمریکایی برای رهگیری موشکهای بالستیک در مرحله نهایی پرواز، بهعنوان مکمل دفاعی.
با وجود فناوری پیشرفته، این سامانهها در برابر تهدیدات پیچیده ایران، از جمله موشکهای هایپرسونیک و حملات اشباعشده، آسیبپذیر بودهاند.
نقاط ضعف کلیدی سامانههای دفاعی
تحلیل دقیق عملیاتهای اخیر، بهویژه جنگ ۱۲ روزه و عملیات «وعده صادق»، نقاط ضعف زیر را برجسته میکند:
1- ناتوانی در برابر حملات اشباعشده:
شلیک همزمان صدها موشک و پهپاد، مانند ۲۰۰ موشک بالستیک و بیش از ۱۰۰۰ پهپاد در مهر ۱۴۰۳، ظرفیت رهگیری سامانههایی نظیر گنبد آهنین و پیکان را تحت فشار قرار داد. اصابت ۳۳ موشک به پایگاه نواتیم نشاندهنده محدودیت ذخایر رهگیر و زمان بارگذاری مجدد است.
2- آسیبپذیری در برابر موشکهای هایپرسونیک:
موشکهایی مانند فتاح-۱ با سرعت ۱۳-۱۵ ماخ و قابلیت مانور، زمان واکنش رادارها را کاهش داده و سامانههای پیکان و گنبد آهنین را ناکام گذاشتند. اصابت به پالایشگاه حیفا و تأسیسات تلآویو در ژوئن ۲۰۲۵ این ضعف را تأیید کرد.
3- چالشهای رصد پهپادهای کمارتفاع:
پهپادهای ایرانی با پرواز در ارتفاعات پایین، از رادارهای EL/M-۲۰۸۴ گریخته و به اهدافی نظیر تأسیسات نظامی تلآویو خسارت وارد کردند. ضعف فلاخن داود در رهگیری این تهدیدات مشهود است.
4- هزینههای بالای عملیاتی:
هر موشک تامیر (گنبد آهنین) ۴۰ تا ۱۰۰ هزار دلار، موشک پیکان ۲ تا ۳.۵ میلیون دلار، و موشک تاد ۱۰ تا ۱۵ میلیون دلار هزینه دارد. این هزینهها در جنگهای فرسایشی، اقتصاد اسرائیل را تحت فشار قرار میدهد.
5- آسیبپذیری سایبری و جمینگ الکترونیکی:
حملات سایبری و جمینگ در جنگ ۱۲ روزه، هماهنگی بین رادارها و پرتابگرها را مختل کرد. این اختلال توانایی شناسایی و رهگیری موشکها را کاهش داد.
6- محدودیتهای جغرافیایی:
پوشش ناکافی رادارها در مناطق مرزی، بهویژه در شمال و جنوب، امکان حملات غافلگیرانه را فراهم کرده است. شلیکهای حزبالله از لبنان و موشکهای ایرانی از مسیرهای غیرمستقیم این ضعف را نشان دادند.
7- وابستگی به پشتیبانی خارجی:
مشارکت نیروی دریایی آمریکا و نیروی هوایی اردن در رهگیری حملات مهر ۱۴۰۳ و ارسال سامانههای تاد، نشاندهنده ناتوانی اسرائیل در مدیریت مستقل تهدیدات گسترده است.
پیامدهای راهبردی
ناکارآمدی سامانههای دفاعی رژیم صهیونیستی پیامدهای زیر را به دنبال دارد:
-تضعیف بازدارندگی: شکست در رهگیری موشکهای ایرانی، اعتبار نظامی اسرائیل را خدشهدار کرده و گروههای مقاومت را جسورتر میکند.
– فشار اقتصادی: هزینههای بالای رهگیری، اقتصاد اسرائیل را در برابر حملات فرسایشی آسیبپذیر میسازد.
– وابستگی استراتژیک: اتکای فزاینده به آمریکا و متحدان، استقلال عملیاتی اسرائیل را کاهش داده و آن را به اهرمهای سیاسی غرب وابستهتر میکند.
– چالشهای داخلی: نگرانیهای فزاینده در سطوح نظامی و سیاسی اسرائیل، میتواند به بیاعتمادی عمومی و تنشهای داخلی منجر شود.
گزارههایی برای فهم شکست یک اسطوره
1. ساختار دفاع چندلایه اسرائیل در برابر تهدیدات نوین، عملاً کارایی بازدارنده ندارد.
2. حملات ایران و مقاومت، از سطح تاکتیکی تا راهبردی، نقاط کور سامانههای صهیونیستی را آشکار کرد.
3. تاد بهعنوان لایه بالایی دفاع، در برابر حجم و سرعت حملات عملکرد مؤثر نداشت.
4. وابستگی به آمریکا، اسرائیل را به یک «امنیت اجارهای» رسانده است.
5. روایت نفوذناپذیری پدافند اسرائیل، پس از جنگ ۱۲روزه، نهتنها فرو ریخته بلکه به نقطه آسیبپذیری گفتمانی بدل شده است.
6. عصر برتری تکنولوژیک مطلق اسرائیل به پایان رسیده؛ و این آغاز یک افول بازدارنده است.